میر رضا غفاری رزین؛ بهزاد وثوقی
چکیده
در این مقاله از ترکیب شبکههای عصبی موجک (WNNs) به همراه الگوریتم آموزش بهینهسازی انبوه ذرات (PSO) جهت مدلسازی تغییرات زمانی محتوای الکترون کلی (TEC) یونسپهر در منطقه ایران استفاده شده است. چهار ترکیب از تعداد مشاهدات ورودی مختلف جهت تست روش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. تعداد مشاهدات ورودی انتخاب شده جهت آموزش شبکه عصبی موجک با الگوریتم ...
بیشتر
در این مقاله از ترکیب شبکههای عصبی موجک (WNNs) به همراه الگوریتم آموزش بهینهسازی انبوه ذرات (PSO) جهت مدلسازی تغییرات زمانی محتوای الکترون کلی (TEC) یونسپهر در منطقه ایران استفاده شده است. چهار ترکیب از تعداد مشاهدات ورودی مختلف جهت تست روش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. تعداد مشاهدات ورودی انتخاب شده جهت آموزش شبکه عصبی موجک با الگوریتم PSO به ترتیب 25، 20، 15 و 10 ایستگاه از شبکه مبنای ژئودینامیک ایران (IPGN) میباشند. در هر چهار حالت تعداد پنج ایستگاه با توزیع مناسب در گستره جغرافیایی ایران به عنوان ایستگاههای آزمون در نظر گرفته شدهاند. شاخصهای آماری خطای نسبی، خطای مطلق و ضریب همبستگی جهت ارزیابی مدل شبکه عصبی موجک مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل پیشنهادی این مقاله با TEC حاصل از مشاهدات GPS به عنوان مرجع اصلی و مدل جهانی یونسپهر 2016 (IRI-2016) مقایسه شده است. میانگین خطای نسبی محاسبه شده در 5 ایستگاه آزمون برای شبکه عصبی موجک با 25 ایستگاه آموزش برابر با 43/13%، با 20 ایستگاه آموزش برابر با 73/13%، با 15 ایستگاه آموزش برابر با 05/15% و با 10 ایستگاه آموزش برابر با 17/28% تعیین شده است. همچنین میانگین مقادیر ضریب همبستگی محاسبه شده در پنج ایستگاه آزمون برای شبکه عصبی موجک با 25 ایستگاه آموزش برابر با 9768/0، با 20 ایستگاه آموزش برابر با 9545/0، با 15 ایستگاه آموزش برابر با 9376/0 و با 10 ایستگاه آموزش برابر با 7569/0 محاسبه شده است. نتایج این مقاله نشان میدهد که مدل شبکه عصبی موجک با الگوریتم آموزش PSO یک مدل قابل اعتماد جهت پیشبینی تغییرات زمانی یونسپهر در منطقه ایران است. این مدل میتواند یک جایگزین بسیار مطمئن برای مدل مرجع جهانی یونسپهر در ایران باشد.
رضا امین عطایی؛ سحر اخوان؛ امیرهوشنگ نظامیوند چگینی
چکیده
کشور ایران با توجه به توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، شرایط جغرافیایی و سازندهای متنوع زمینشناختی، فعالیتهای نئوتکتونیکی و لرزهخیزی، شرایط مساعدی را برای وقوع پدیده زمین لغزش، به طور بالقوه داراست. در نظر گرفتن خصوصیات ژئوتکنیکی خاک میتواند در ارزیابی بهتر خطر احتمال وقوع زمین لغزش نقش مؤثری داشته باشد. این پدیده هر ساله به ...
بیشتر
کشور ایران با توجه به توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، شرایط جغرافیایی و سازندهای متنوع زمینشناختی، فعالیتهای نئوتکتونیکی و لرزهخیزی، شرایط مساعدی را برای وقوع پدیده زمین لغزش، به طور بالقوه داراست. در نظر گرفتن خصوصیات ژئوتکنیکی خاک میتواند در ارزیابی بهتر خطر احتمال وقوع زمین لغزش نقش مؤثری داشته باشد. این پدیده هر ساله به خسارتهای مالی و جانی، تخریب راهها، خطوط لوله، خطوط انتقال نیرو، تأسیسات معدنی، تونلها، نقاط مسکونی شهری و روستایی و منابع طبیعی در کشور منجر میشود. یکی از روش های آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از روش اصلاح شده LNRF موسوم به روشLNSF است. روشLNSF بادر نظر گرفتن چهار کرانه برای مقادیر لایه وزنی LSI، منطقه را به پنج پهنه استعداد وقوع زمین لغزش تقسیم می کند. در پژوهش حاضر با استفاده از این روش ابتدا مساحت وسیعی از منطقه مورد مطالعه (حدوداً 12800 هکتار) جهت ارزیابی استعداد زمین لغزش پهنهبندی شد و سپس با در نظر گرفتن خصوصیات ژئوتکنیکی منطقه و با تمرکز بر بحرانی ترین پهنه (استعداد زمین لغزش خیلی زیاد) عوامل و شرایط وقوع و راهکارهای جلوگیری از وقوع زمین لغزش بررسی شد. در مرحله وزندهی، بالاترین وزن به دسته هفتم از لایه کاربری اراضی اختصاص داشته که همین دسته در پهنهبندی نهایی تقریباً تمامی پهنه استعداد زمین لغزش خیلی زیاد را در مقایسه با سایه دسته ها پوشش داده است. نتایج حاکی از آن بود که حدود نیمی از خاک پهنه با خطر زمین لغزش خیلی زیاد، از نوع CL (رس با خاصیت خمیری کم) است، همچنین با تعیین ضریب اطمینان استاتیکی در پهنه مورد اشاره مشخص شد که در صورت رسیدن خاک به درجه اشباع می توان انتظار ناپایداری دامنه ها در بخش وسیعی از منطقه مورد مطالعه را داشت.
حسن امامی؛ حسن شهریاری
چکیده
در این تحقیق، کمّیسازی عوامل محیطی و انسانی در وقوع و گسترش آتشسوزی جنگل در منطقه جنگلی حفاظت شده ارسباران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با ترکیب دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، از باندهای انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهوارهای لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی زمین، سرعت و جهت باد، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، ...
بیشتر
در این تحقیق، کمّیسازی عوامل محیطی و انسانی در وقوع و گسترش آتشسوزی جنگل در منطقه جنگلی حفاظت شده ارسباران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با ترکیب دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، از باندهای انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهوارهای لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی زمین، سرعت و جهت باد، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، شیب، جهت شیب، نزدیکی به جادهها و مناطق مسکونی به عنوان عوامل طبیعی و انسانی استفاده شده است. ابتدا با تلفیق این دادهها، نقشه منـاطق خطر آتشسوزی جنگل تولید گردید و سپس نقشه مناطق با ریسک 50 درصدی آتشسوزی تولید شد. برای بررسی و اعتبار سنجی نتایج حاصل، دادههای مرجع آتشسوزیهای پیشین مورد استفاده قرار گرفت. نتایج کمّی پارامترهای مذکور نشان دادند که پوشش گیاهی با 58/36 درصد همبستگی، شیب با مقدار 38/38 درصد دارای بالاترین تأثیر و سایر پارامترها در مراتب بعدی در انتشار آتشسوزی قرار دارند. همچنین نتایج مقادیر ضرایب همبستگی نرمال شده این پارامترها نشان داد که به ترتیب شاخصهای پوشش گیاهی، دمای سطح زمین، جهت شیب و شیب با 29/20%، 29/11%، 21/93% و 19/75%،بالاترین میزان همبستگی با نقشه خطر وقوع آتشسوزی را دارند. همچنین، نتایج ارزیابی نقشه پتانسیل آتشسوزی با ریسک 50 درصدی نشان داد که حدود 17% منطقه دارای پتانسیل خیلیزیاد بوده و بیشتر از 50 درصد منطقه در وضعیت خطر زیاد برای آتشسوزی قرار دارد. علاوه بر عوامل محیطی، بررسی ارتباط عوامل انسانی با خطر آتشسوزی نشان داد که عامل نزدیکی به جاده بیشترین سهم را در ایجاد وقوع آتشسوزی در منطقه دارد. نتایج کمّی عوامل انسانی در وقوع خطر آتشسوزی نشان داد که راههای ارتباطی و مناطق مسکونی به ترتیب حداقل 32 درصد و حداکثر 68 درصد همپوشانی با خطر وقوع آتشسوزی در منطقه مطالعاتی را دارا هستند.
رامین مختاری دهکردی؛ رضا شاه حسینی
چکیده
امروزه بررسی رشد شهرها و اثرات آن در کشورهای در حال توسعه از مسائل حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش پایش رشد مناطق شهری در طول 31 سال گذشته، اثر آن بر درجه حرارت سطح زمین و بررسی تغییرات جزایرحرارتی شهر است. به منظور بررسی دقیق تر توسعه مکانی مناطق شهری در طول سال های گذشته تاکنون، از تلفیق در سطح تصمیم نتایج بدست آمده از الگوریتم طبقه ...
بیشتر
امروزه بررسی رشد شهرها و اثرات آن در کشورهای در حال توسعه از مسائل حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش پایش رشد مناطق شهری در طول 31 سال گذشته، اثر آن بر درجه حرارت سطح زمین و بررسی تغییرات جزایرحرارتی شهر است. به منظور بررسی دقیق تر توسعه مکانی مناطق شهری در طول سال های گذشته تاکنون، از تلفیق در سطح تصمیم نتایج بدست آمده از الگوریتم طبقه بندی با نظارت مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی و نتایج حاصل از شاخص مناطق مسکونی استفاده شده است. به منظور محاسبه دمای سطح زمین در منطقه مورد مطالعه، از الگوریتم بهبود یافته پنجره مجزا برای تصاویر سنجنده مادیس و ماهواره لندست 8 استفاده شده است. در مرحله ارزیابی دقت الگوریتم پیشنهادی، از مجموعه تصاویرچندزمانه ماهواره لندست 5 ولندست 8 مربوط به شهرستان شهرکرد، اخذ شده در سال های 1365، 1368، 1372 1377، 1380، 1387، 1392،1394، 1396و تصاویرمتناظر زمانی سنجنده مادیس (تصاویرشب)در سال های 1380، 1387، 1392، 1394 و 1396استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان دادکه مناطق مسکونی در این شهرستان در طول بازه 31 ساله رشدی در حدود دوبرابر داشته است و مساحت مناطق شهری از 1004 هکتاربه 2112 هکتاررسیده است. علاوه براین، بررسی نقشه های حرارتی تولید شده، نشان می دهد که دمای روزانه سطح شهر و مناطق ساختمانی نسبت به سایر مناطق پایین تر می باشد، ولیکن این امر درطول شب متفاوت است، به طوری که در طول شب مناطق مسکونی و پوشش ساختمانی دارای دمای بالاتری نسبت به سایر مناطق می باشند و این نشان دهنده جزایر گرمایی در شهر است. همچنین نتایج حاصل از آنالیز همبستگی بین مقادیر دمای سطح شهر و شاخص مناطق ساختمانی نشان می دهد که با افزایش رشد مناطق شهری، جزایر حرارتی نیز با روند افزایشی روبه رو هستند.
مینا کریمی؛ ابوالقاسم صادقی نیارکی؛ علی حسینی نوه احمدآبادیان
چکیده
زیرساخت های زیرزمینی شامل برق، گاز، مخابرات، آب و فاضلاب توسط سازمان های مرتبط مدیریت و کنترل می شوند. در پروژه های همراه با حفاری امکان تشخیص اشتباه مکان تأسیسات وجود دارد. بنابراین به منظور جلوگیری از آسیب به زیرساخت ها و بروز خسارت های مالی و جانی فراوان، بررسی آنها ضروری است. امروزه GIS فراگستر و فناوری های جدید نظیر واقعیت افزوده ...
بیشتر
زیرساخت های زیرزمینی شامل برق، گاز، مخابرات، آب و فاضلاب توسط سازمان های مرتبط مدیریت و کنترل می شوند. در پروژه های همراه با حفاری امکان تشخیص اشتباه مکان تأسیسات وجود دارد. بنابراین به منظور جلوگیری از آسیب به زیرساخت ها و بروز خسارت های مالی و جانی فراوان، بررسی آنها ضروری است. امروزه GIS فراگستر و فناوری های جدید نظیر واقعیت افزوده می توانند به عنوان راه حلی نوین برای رفع این مشکل به کار گرفته شوند. به گونه ای که بتوان این تأسیسات را در بستر تلفن همراه هوشمند و یا تبلت بصری سازی نمود. به دلیل عدم امکان برآورد دقت مورد نیاز (با توجه به قطر لوله ها و عرض خیابان ها در حد چند سانتی متر) در روش مبتنی بر حسگر، هدف این مقاله ارائه روشی نوین به منظور بهبود دقت واقعیت افزود است. در روش پیشنهادی، دو روش مبتنی بر حسگر و مبتنی بر دید ترکیب شده و در کاربرد بصری سازی تأسیسات زیرزمینی با فناوری واقعیت افزوده آزمایش شده است. در این روش از تارگت های کددار و روش ترفیع فضایی به منظور برآورد پارامترهای موقعیت و جهت دوربین استفاده شده است. به منظور دستیابی به مقادیر اولیه مناسب در ترفیع فضایی، از داده های سنسورهای GPS، شتاب سنج و مغناطیس استفاده شده و بعد از انجام یک فیلتر پایین گذر موقعیت و وضعیت دوربین وارد فرآیند ترفیع فضایی شده است. با توجه به موقعیت و وضعیت بهبود یافته ی دوربین در فرآیند ترفیع فضایی، مدل مجازی تولید شده در موقعیت مسطحاتی صحیح خود قرار می گیرد. موقعیت مسطحاتی به صورت گرافیکی روی زمین نمایش داده می شود و بعد ارتفاعی (عمق) به صورت یک پارامتر توصیفی ارائه می گردد. در نهایت هر دو روش با استفاده از نرم افزار مدل سازی و اندازه گیری دقیق مبتنی بر اصول فتوگرامتری و ماشین بینایی Agisoft مورد ارزیابی قرار گرفته است. در روش مبتنی بر حسگر متوسط دقت پارامترهای موقعیت برابر با 4/2908 متر و متوسط دقت پارامترهای جهت برابر با 6/1796 درجه است، در حالی که در روش مبتنی بر دید متوسط دقت موقعیت برابر 0/1227 متر و متوسط دقت پارامترهای جهت برابر با 2/2017 درجه است. بنابراین نتایج بهبود دقت روش پیشنهادی نسبت به روش مبتنی بر حسگر را اثبات می کند.
کورش محمدخانی؛ سمانه نظیف
چکیده
تمامی جزئیات عوارض و پدیدههای سطح زمین، برروی نقشههای توپوگرافی، نمایش داده میشود. تهیهی نقشهی توپوگرافی یکی از مهمترین فعالیتها در بررسیهای باستانشناسی است؛ اما بررسیهای توپوگرافی فراتر از تهیهی این نقشههاست. در محوطهی میراث جهانی پاسارگاد و در هیئت مشترک بررسیهای باستانشناسی ایران - فرانسه، برای نخستینبار ...
بیشتر
تمامی جزئیات عوارض و پدیدههای سطح زمین، برروی نقشههای توپوگرافی، نمایش داده میشود. تهیهی نقشهی توپوگرافی یکی از مهمترین فعالیتها در بررسیهای باستانشناسی است؛ اما بررسیهای توپوگرافی فراتر از تهیهی این نقشههاست. در محوطهی میراث جهانی پاسارگاد و در هیئت مشترک بررسیهای باستانشناسی ایران - فرانسه، برای نخستینبار تیم بررسیهای توپوگرافی تشکیل شد. این تیم با کمک وسایل و تجهیزات بسیار پیشرفته از قبیل دوربینهای توتال استیشن و سیستم تعیین موقعیت جهانی دیفرانسیل دو و سه فرکانسه (DGPS)، توانستهاند محوطهی باستانی پاسارگاد را در سه فصل مورد بررسی قرار دهند و در فصول بعدی نیز ادامه خواهد داشت. در این بررسیها، نقشهبردار در محوطه حرکت کرده و به کوچکترین عوارض و پستی و بلندیها توجه میکند. بقایای دیوارها و ساختارهای معماری، بقایای گورها و اجاقهای باستانی، برونزد تختهسنگهای بزرگ در تپههای باستانی، بقایای کانالهای ساخته شده در گذشته و امروز محوطه، محدودههای تجمع قطعات سفال و سنگ و بهطور کلی کمترین شیبها و کوچکترین پدیدهها مهم و قابل تأمل بوده و نقاط آنها به کمک GPS برداشت میشوند. هدف از این پژوهش، معرفی بررسیهای توپوگرافی و ارائهی اهمیت این نوع برداشت در بررسیهای باستانشناسی محوطهی پاسارگاد و همچنین آشنایی با انواع دستگاه اندازهگیری موجود در این روش بررسی است. روش تحقیق، استقرایی و شیوهی جمعآوری دادهها بر مبنای مطالعات کتابخانهای و فعالیتهای میدانی است. نتایج نشان میدهد که در محوطهی میراث جهانی پاسارگاد که سابقهی طولانی حضور باستانشناسان معتبر و جهانی را در کارنامهی خود دارد، به کمک تیم بررسی توپوگرافی ساختارهایی شناسایی شدهاند که تا به امروز از دید باستانشناسان پنهان مانده بودند و تنها به کمک این نوع بررسیها و همچنین استفاده از تجهیزات پیشرفته این امر صورت گرفته است.
سارا حق بیان؛ محمدرضا ملک
چکیده
امروزه باتوجه به رشد فناوری، دسترسی گوناگون به شبکههای بیسیم، استفاده گسترده از دستگاههای تلفن هوشمند مجهز به GPS و دوربین محیطهای اطلاعات مکانی مردمگستر بسیار محبوب شده است. یکی از زمینههای استفاده از محیطهای مکانی مردمگستر، املاک است. اطلاعات املاک مسکونی به دو بخش کلی مکانی و توصیفی قابل تقسیمبندی ...
بیشتر
امروزه باتوجه به رشد فناوری، دسترسی گوناگون به شبکههای بیسیم، استفاده گسترده از دستگاههای تلفن هوشمند مجهز به GPS و دوربین محیطهای اطلاعات مکانی مردمگستر بسیار محبوب شده است. یکی از زمینههای استفاده از محیطهای مکانی مردمگستر، املاک است. اطلاعات املاک مسکونی به دو بخش کلی مکانی و توصیفی قابل تقسیمبندی است. در این تحقیق اطلاعات مکانی به سه زیرمجموعه داخلی، میانی و خارجی تقسیمبندی شده است. باتوجه به هدف تحقیق، بیشترین تمرکز به اطلاعات مکانی فضای داخلی املاک اختصاص یافته است. هدف تحقیق حاضر، توصیف املاک مسکونی با استفاده از ابزارهای مکانی در محیط اطلاعات مکانی مردمگستر است. توصیف فضای داخلی در این محیط مستلزم استفاده از ابزارهای ساده و قابل است. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل نقشهنما، عکس، تورمجازی و متن است.
وب به یک بخش ضروری از جامعه تبدیل شده و در حال حاضر ابزار اصلی انتقال اطلاعات است. محیط پیادهسازی شده این تحقیق وب است، لذا پس از مدلسازی وبسایت پیشنهادی در محیط مردمگستر، اطلاعات املاک از سوی مردم وارد وبسایت میشود.مدل پیشنهادی در محیط Visual Studio 2012 و در چارچوب ASP.NET و با زبان #C پیادهسازی شد. ذخیره اطلاعات مکانی نیز با استفاده از پایگاه دادهServer2012وSQL انجام شد. منطقه چهارده تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب گردید. نتایچ بیانگر انطباق بهتر از 65 درصدی تصویر ذهنی تولید شده از روش پیشنهادی و واقعیت میباشد. میزان رضایتمندی مردم از مدل پیادهسازی شدهبا سه سایت ایرانی پربازدید و یک سایت خارجی مقایسه گردید. همچنین تأثیر ابزارهای بکاررفته در این وبسایتها نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سیستم پیشنهادی با 78/75% بالاترین رضایتمندی را در مقایسه با وبسایتهای مورد مقایسه دارد.
محمد فلاح ززولی؛ علیرضا وفایی نژاد؛ علی اصغر آل شیخ؛ مهدی مدیری؛ حسین آقامحمدی
چکیده
زمین لغزش از انواع مهم مخاطرات طبیعی است که امنیت جانی و مالی را مورد تهدید قرار می دهد و موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی میشود. تهیه نقشههای پهنهبندی از جمله اقداماتی است که از طریق آن میتوان مناطق حساس به لغزشهای آینده را شناسایی و از نتایج آن برای برنامهریزی کاربری زمین، جلوگیری از فعالیتهای عمرانی غیرمجاز، ...
بیشتر
زمین لغزش از انواع مهم مخاطرات طبیعی است که امنیت جانی و مالی را مورد تهدید قرار می دهد و موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی میشود. تهیه نقشههای پهنهبندی از جمله اقداماتی است که از طریق آن میتوان مناطق حساس به لغزشهای آینده را شناسایی و از نتایج آن برای برنامهریزی کاربری زمین، جلوگیری از فعالیتهای عمرانی غیرمجاز، طرحریزی زیرساختها و بهسازی و ترمیم آنها استفاده کرد. این مطالعه با بهرهگیری از سیستم اطلاعات مکانی و مدلهای آنتروپی شانون و ارزش اطلاعاتی چارچوبی را برای تهیه نقشه مناطق حساس به زمین لغزش در منطقه رودبار الموت شرقی در استان قزوین که درگیر معضل زمین لغزش و ناپایداریهای دامنه است، ارائه میدهد. در این راستا بعد از شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش و تهیه داده های مربوطه، نقشههای معیار شامل لیتولوژی، شیب، فاصله از گسل، کاربری اراضی، بارش، جهت شیب و ارتفاع برای محدوده مورد مطالعه با تفکیکپذیری مکانی سی متر تولید شد. برای تهیه لایههای اطلاعاتی و اجرای مدل از نرم افزار ArcGIS با توجه به قابلیت آن در تحلیل دادههای مکانی، بهره گرفته شده است. ارزیابی نتایج با استفاده از شاخص احتمال تجربی نشان داد که هر دو مدل آنتروپی شانون و ارزش اطلاعات در برآورد پهنههای خطر متوسط، زیاد و خیلی زیاد میتوانند به خوبی با مقدار شاخص احتمال تجربی 86% در شناسایی مناطق مستعد زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه عملکرد مناسبی داشته باشند. در برآورد پهنههای خطر زیاد و خیلی زیاد، مدل ارزش اطلاعات با مقدار شاخص احتمال تجربی 86% در مقایسه با مدل آنتروپی شانون با مقدار شاخص احتمال تجربی 72% از قابلیت بهتری برخوردار است. با توجه به نقشههای پهنهبندی لغزش، پهنههای با خطر زیاد و خیلی زیاد اغلب در باغها و مراتع فقیر و امتداد گسلهای منطقه قرار دارند، لذا لازم است فعالیتهای انسانی با هدف ساخت و ساز و توسعه را در این مناطق محدود کرد.
علی محمدپور؛ سعید ترک قشقایی نژاد
چکیده
بندر ماهشهر یکی از بزرگترین بنادر جنوب کشور است که در معرض خطرات ناشی از پیشروی آب دریا از طریق خور ماهشهر قرار دارد. به منظور کاهش ریسک فرآیند جزر و مدی، مدیران بحران و طراحان شهری نیازمند یک طرح مناسب بر اساس نقشه پهنهبندی خطر در منطقه مورد مطالعه هستند. به هرحال نقشه پهنهبندی ریسک ناشی از فرآیند جزر و مدی به تنهایی کافی نیست؛ ...
بیشتر
بندر ماهشهر یکی از بزرگترین بنادر جنوب کشور است که در معرض خطرات ناشی از پیشروی آب دریا از طریق خور ماهشهر قرار دارد. به منظور کاهش ریسک فرآیند جزر و مدی، مدیران بحران و طراحان شهری نیازمند یک طرح مناسب بر اساس نقشه پهنهبندی خطر در منطقه مورد مطالعه هستند. به هرحال نقشه پهنهبندی ریسک ناشی از فرآیند جزر و مدی به تنهایی کافی نیست؛ یک سیستم مفید به منظور افزایش کارایی نتایج ریسک ناشی از جزر و مد نیازمند مشخص کردن نقاط حساس و آسیبپذیر است. در این تحقیق، جهت کاهش ریسک فرآیند جزر و مدی به کمک نرم افزار Hecgeoras حداکثر گسترش پهنه تحت پوشش در زمان مد مشخص شد. به منظور نیل به اهداف مورد نظر از دادههای هیدروگرافی بستر و آمارواطلاعات ایستگاه های هیدرومتری با دقت بالا استفاده شد. این پهنه مساحتی در حدود 944 هکتار را احاطه میکند که با توجه به شرایط خاک شناسی منطقه که طی بازدیدهای صحرایی مشاهده شد، عملاً در هنگام فرآیند مد و در زمان بروز حوادث، کمک رسانی زمینی به دلیل چسبندگی بالای خاک منطقه مورد مطالعه، مختل میشود. با توجه به شرایط خاک شناسی منطقه، غرقاب شدن خاک منطقه باعث افزایش حالت چسبندگی خاک و به نوبه خود عاملی مضاعف در هنگام پیشروی آب دریا در کمک رسانیها خواهد بود. در این مطالعه مناطق حساس در معرض آسیب پیشروی آب، شناسایی و معرفی گردید. همچنین با بررسی نتایج و بازدیدهای زمینی، صحت نتایج بدست آمده با قطعیت بیشتری ارائه شد. بدین منظور در دو فصل زمستان 1395 و تابستان 1396 اقدام به بازدیدهای زمینی صورت گرفت تا با توجه به تغییرات اقلیمی نتایج بهتر و دقیقتری حاصل شود. در واقع تهیه نقشه پهنه جزر و مدی در مناطق ساحلی، برای کاهش ریسک فرآیند جزر و مدی بسیار مؤثر و مفید است.
بهزاد رایگانی
چکیده
تعیین تغییرات به فرآیند شناسایی تفاوتها در وضعیت یک شئ یا پدیده با مشاهده آن در زمانهای مختلف گفته میشود. تعیین تغییرات سنجش از دوری کمیت یک پدیده را از تصاویر چند زمانه بررسی میکند و این روش معمولاً به کمک سنجندههای چندطیفی ماهوارهای صورت میپذیرد. درمطالعات تعیین تغییرات سنجش از دوری به یکی از مهمترین سؤالهای ...
بیشتر
تعیین تغییرات به فرآیند شناسایی تفاوتها در وضعیت یک شئ یا پدیده با مشاهده آن در زمانهای مختلف گفته میشود. تعیین تغییرات سنجش از دوری کمیت یک پدیده را از تصاویر چند زمانه بررسی میکند و این روش معمولاً به کمک سنجندههای چندطیفی ماهوارهای صورت میپذیرد. درمطالعات تعیین تغییرات سنجش از دوری به یکی از مهمترین سؤالهای پژوهشگران در ارتباط با نوع و شیوه انجام تصحیح اتمسفری میباشد. در بیشتر موارد، به دلیل نبود اطلاعات کافی یا تجربه و دانش لازم، امکان تصحیح رادیومتری مطلق وجود ندارد و پژوهشگران ناچار به استفاده از روشهای تصویر مبنا و نسبی میباشند. یکی از بهترین روشهای تصویر مبنا نرمالسازی رادیومتری به کمک مناطق همگن کاذب میباشد. با این وجود یکی از مهمترین چالشهای این روش، انتخاب درست عوارض همگن کاذب است. بنابراین در پژوهش حاضر یک روش بسیار ساده بر اساس تعریف مناطق همگن کاذب پیشنهاد داده شده است که به صورت خودکار این مناطق را مشخص و در یک فرآیند رگرسیونی برای نرمالسازی خودکار بکار میگیرد. به منظور واسنجی و ارزیابی صحت روش پیشنهادی، تصحیح رادیومتری مطلق به سه روش ATCOR ، FLAASHوATMOSC و تصحیح رادیومتری نسبی به دو روش کالیبراسیون خط تجربی و روش تفریق جسم سیاه و تصحیح خودکار رادیومتری به دو روش QAC وAAIC بر روی دادههای مورد استفاده اعمال شد. خروجی تمامی روشهای تصحیح اتمسفری و روش پیشنهادی در یک روش تعیین تغییرات جبری به شکل تفاضل و با آستانه دو برابر انحراف معیار از میانگین بکار گرفته شد تا توسط 219 نقطه، صحت آنها بررسی شود. نتایج ارزیابی صحت به همراه بررسیهای کیفی ناشی از مقایسه هیستوگرامی به خوبی کارکرد مناسب روش پیشنهادی را به اثبات رساند (کاپای بیش از 0/8) و بررسی به کمک جداول متعامد نشان داد، عملکرد روش پیشنهادی شباهت زیادی به روش کالیبراسیون خط تجربی دارد (بیش از 76 درصد).در نهایت باید اشاره شود، چند ویژگی منحصر به فرد در پیشنهاد پژوهشی حاضر از جمله سادگی، خودکار بودن، خطای سیستماتیک ناچیز، امکان استفاده در یک سامانه هشداردهی تخریب زیست بوم، عدم وابستگی به نوع سنجنده مورد استفاده، آن را از دیگر روشهای تصحیح رادیومتری متمایزمی سازد. از اینرو پیشنهاد ما به پژوهشگران تعیین تغییرات اکوسیستمها استفاده از دستاوردهای این پژوهش می باشد.
محمد رضا حافظ نیا؛ میثم میرزائی تبار
چکیده
منازعه اشاره به اختلاف و ناسازگاری در رویکردها، اهداف و اقدامات بازیگران در سطوح محلی، ملی، منطقهای و جهانی دارد و دارای انواع مختلف است. منازعه مرزی و سرزمینی یکی از گونههای منازعه و از نوع منازعات بینالمللی میان کشورها با همسایه یا همسایگان خود بر سر مالکیت و حاکمیت بر مناطق مرزی مشترک است. در میان ریشههای منازعه، نقش ارزشهای ...
بیشتر
منازعه اشاره به اختلاف و ناسازگاری در رویکردها، اهداف و اقدامات بازیگران در سطوح محلی، ملی، منطقهای و جهانی دارد و دارای انواع مختلف است. منازعه مرزی و سرزمینی یکی از گونههای منازعه و از نوع منازعات بینالمللی میان کشورها با همسایه یا همسایگان خود بر سر مالکیت و حاکمیت بر مناطق مرزی مشترک است. در میان ریشههای منازعه، نقش ارزشهای جغرافیایی برجستهتر است. قاره آفریقا از گذشته تاکنون، درگیر انواع منازعات بوده است که کانون آنها را میتوان کمربند صفر تا 15 درجه شمالی این قاره دانست؛ منطقهای که یکی از پر منازعهترین مناطق جهان پس از جنگ سرد است. یکی از گونههای منازعات کمربند صفر تا 15 درجه شمالی آفریقا، منازعات مرزی و سرزمینی است. با توجه به اهمیت تحولات این منطقه و نقشآفرینی متقابل جغرافیا، سیاست و قدرت در منازعات مرزی و سرزمینی آن، ضرورت دارد تا ریشههای این منازعات در چارچوب ژئوپلیتیک شناسایی و تبیین شود. پژوهش حاضر از نوع بنیادی نظری است و در دسته تحقیقات «توصیفی – تحلیلی» قرار میگیرد. روش تحلیل اطلاعات، کیفی است و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، در پی پاسخ به این سؤال است که از دید ژئوپلیتیک، ریشهها و علل منازعات مرزی و سرزمینی کمربند صفر تا 15 درجه شمالی آفریقا کدامند؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که در وقوع منازعات مرزی و سرزمینی کمربند صفر تا 15 درجه شمالی آفریقا، 9 علت ریشهای با ماهیت ژئوپلیتیکی مؤثر بوده که نتایج آن در قالب «نظریه ژئوپلیتیکی منازعات مرزی و سرزمینی» قابل تعمیم به منازعات مرزی و سرزمینی در سایر نقاط جهان است.
جواد جاودان؛ محمد حسین رضائی مقدم؛ یوسف عبادی
چکیده
دمای سطحی زمین یکی از کلیدیترین پارامترهای مورد نیاز مطالعات محیطی مختلف در مقیاسهای محلی تا جهانی میباشد. با توجه به محدودیتهای ایستگاههای هواشناسی، سنجش از دور حرارتی افق جدیدی برای کسب این نوع اطلاعات باز کرده است. اخیراً با پرتاب موفقیتآمیز ماهواره لندست 8 که دارای دو باند حرارتی است، امکان خوبی برای برآورد دمای سطح ...
بیشتر
دمای سطحی زمین یکی از کلیدیترین پارامترهای مورد نیاز مطالعات محیطی مختلف در مقیاسهای محلی تا جهانی میباشد. با توجه به محدودیتهای ایستگاههای هواشناسی، سنجش از دور حرارتی افق جدیدی برای کسب این نوع اطلاعات باز کرده است. اخیراً با پرتاب موفقیتآمیز ماهواره لندست 8 که دارای دو باند حرارتی است، امکان خوبی برای برآورد دمای سطح زمین با استفاده از فناوری سنجش از دور حرارتی فراهم شده است. روشهای زیادی برای محاسبه دمای سطحی زمین گسترش پیدا کرده است ولی با توجه به گزارشهایی مبنی بر وجود عدم قطعیت قابل توجه در کالیبراسیون باند 11 سنجنده TIRS ماهواره لندست 8، کماکان گسترش روشهای مبتنی بر یک باندحرارتی ضروری به نظر میآید. در این مطالعه، روش پنجره یکتا که سه پارامتر اساسی آن قابلیت انتشار زمینی، قابلیت عبور اتمسفری و میانگین دمای مؤثر هوا میباشند، برای ماهواره لندست 8 بهینه شده و تحت الگوریتمی خودکار در محیط نرم افزار MATLAB ارائه شده است. این الگوریتم با کمترین مداخله کاربر، در کمترین زمان در مقایسه با روشهای رایج و با دقت قابل قبولی دمای سطحی زمین را برآورد میکند. پس از اعمال الگوریتم بر روی تصاویر ماهوارهای مربوط به منطقه مورد مطالعه در 28 تیرماه 1395، دمای سطحی پایینتر مناطق با پوشش گیاهی نسبت به زمینهای بایر و مناطق شهری با دقت 1/2 درجه سانتی گراد قابل مشاهده است.
سارا نخعی نژادفرد؛ حمید غلامی؛ داوود اکبری؛ مت تلفر؛ مرضیه رضایی
چکیده
استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بیشتر در مناطق وسیع همچون استان خراسان جنوبی، به دلیل پهنای کوچک تر هر فریم تصویر لندست به همراه تفکیک زمانی بیشتر، امکان دسترسی به تصاویر همزمان جهت بررسی تغییرات کوتاه مدت همچون تغییرات پوشش گیاهی را با چالش همراه میکند. در پژوهش حاضر، به منظور دسترسی به اطلاعات طیفی همزمان پوشش گیاهی ...
بیشتر
استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بیشتر در مناطق وسیع همچون استان خراسان جنوبی، به دلیل پهنای کوچک تر هر فریم تصویر لندست به همراه تفکیک زمانی بیشتر، امکان دسترسی به تصاویر همزمان جهت بررسی تغییرات کوتاه مدت همچون تغییرات پوشش گیاهی را با چالش همراه میکند. در پژوهش حاضر، به منظور دسترسی به اطلاعات طیفی همزمان پوشش گیاهی در استان خراسان جنوبی، از تکنیک ادغام تصاویر ماهوارهای لندست 8 و مادیس استفاده گردید. برایاین منظور ابتدا نتایج حاصل از شش الگوریتم ادغام، شامل NNDiffuse، HPF، Brovey، Gram-Schmidt، PC وCN در یک محدوده آزمایشی در استان خراسان جنوبی با استفاده از معیارهای آماری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در ادامه با کاربرد مناسب ترین الگوریتم ادغام، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باند قرمز (RED)ومادون قرمزنزدیک (NIR)یازده تصویر موزائیک شده لندست 8 (30 متر) با باند REDوNIRیک تصویرمادیس (250 متر) ادغام گردید. سپس جهت بررسی پوشش گیاهی، با تصویر ماهوارهای ادغام شده، شاخص NDVIوHVCI همزمان، در سطح استان خراسان جنوبی تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوب تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، به طوری که شاخص گیاهیNDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست 8 اصلی، از کمترین خطای آمای RMSE(0/0311) و MAE(0/0181) برخوردار است. همچنین بررسی مقادیر شاخص NDVI به دست آمده از الگوریتمهای ادغام، در طول خط ترانسکت طولی سیستماتیک - تصادفی در سه کاربری اراضی کشاورزی، شهری و مرتعی نیز نشان داد که شاخص به دست آمده از الگوریتم NNDiffuse انطباق بهتری با شاخص NDVI به دست آمده از تصویر لندست 8 اصلی دارد.
شیرین محمدخان؛ حمید گنجائیان؛ لیلا گروسی؛ زهرا زنگنه تبار
چکیده
فرونشست زمین عبارت است از پایین رفتن یا فروپاشی زمین تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی که میتواند بر بسیاری از ساخت و سازها و تأسیسات تأثیر بگذارد و سبب به وجود آمدن مشکلاتی برای محیط طبیعی و جوامع انسانی شود. با توجه به تأثیر مستقیم افت آبهای زیرزمینی بر میزان فرونشست، در تحقیق حاضر به ارزیابی وضعیت بهرهبرداری از آبهای ...
بیشتر
فرونشست زمین عبارت است از پایین رفتن یا فروپاشی زمین تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی که میتواند بر بسیاری از ساخت و سازها و تأسیسات تأثیر بگذارد و سبب به وجود آمدن مشکلاتی برای محیط طبیعی و جوامع انسانی شود. با توجه به تأثیر مستقیم افت آبهای زیرزمینی بر میزان فرونشست، در تحقیق حاضر به ارزیابی وضعیت بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی دشت قروه و رابطه آن با میزان فرونشست این دشت پرداخته شده که برای این منظور از تصاویر سنتینل 1 در طی بازه زمانی ۱۱/۰1/201۶ تا ۱۹/۱۲/2017 استفاده شده است. دادههای تحقیق شامل دادههای پیزومتری چاهها، رسوبشناسی و ۱۶ تصویر راداری سنتینل ۱ میباشد. روش کار به این صورت است که ابتدا وضعیت بهرهبرداری و میزان افت آبهای زیرزمینی دشت قروه مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با استفاده از روشسری زمانی SBAS میزان فرونشست منطقه محاسبه شده است. نتایج حاصل از بررسی وضعیت آبهای زیرزمینی دشت قروه بیانگر افزایش میزان بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی و در نتیجه افت سطح آب در این دشت است که بیشترین میزان افت سطح آب در مناطق شرقی دشت قروه صورت گرفته است. همچنین ارزیابی میزان فرونشست منطقه نیز بیانگر این است که میزان فرونشست در مناطق شرقی و غربی بیش از سایر مناطق است و این بیانگر انطباق میزان فرونشست با میزان افت آبهای زیرزمینی است. بر اساس نتایج به دست آمده از طریق روش SBAS، بالاترین میزان فرونشست با میزان ۲۱۶ میلیمتر در طی دو سال مربوط به مناطق حاشیهای شرق و غرب دشت قروه بوده است.
علی دسترنج؛ مریم جعفری اقدم
چکیده
تغذیه سفرههای کارستی ازنظر مقدار و توزیع مکانی بستگی به عوامل مختلف طبیعی مانند آبوهوا، توپوگرافی، پوشش گیاهی، خاک و زمینشناسی دارد. انتخاب یک روش مناسب برای ارزیابی میزان آب نفوذ یافته در مناطق کارستی اغلب موضوع مورد اختلاف محققان است. روشهای چند پارامتری با استفاده از ابزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی بهتازگی با موفقیت ...
بیشتر
تغذیه سفرههای کارستی ازنظر مقدار و توزیع مکانی بستگی به عوامل مختلف طبیعی مانند آبوهوا، توپوگرافی، پوشش گیاهی، خاک و زمینشناسی دارد. انتخاب یک روش مناسب برای ارزیابی میزان آب نفوذ یافته در مناطق کارستی اغلب موضوع مورد اختلاف محققان است. روشهای چند پارامتری با استفاده از ابزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی بهتازگی با موفقیت درحالتوسعه است. هدف این تحقیق، مدلسازی مناطق تغذیه آبخوان دالاهو در زاگرس چینخورده با استفاده از مدل KARSTLOP هست. بهمنظور تهیه نقشه پهنهبندی توسعه کارست سطحی، از مدل منطق فازی و عملگر گاما استفاده شد. و درنهایت با استفاده از مدل KARSTLOP نقشه مناطق تغذیه آبخوان کارستی دالاهو به دست آمد. با توجه به نقشه پهنهبندی توسعه کارست سطحی منطقه مورد مطالعه شامل چهار کلاس فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست توسعهیافته است. نتایج پهنهبندی تغذیه نشان میدهدکه میزان شارژ سالانه بهدستآمده برای آبخوان کارستی دالاهو بین 37 تا 81 درصد است. نتایج بهدستآمده تأیید میکنند که روش KARSTLOP میتواند یک ابزار مفید برای تحقیقات سفرههای آب کارستیک در اراضی کارستی باشد. همچنین نتایج بیانگر نقش اصلی ژئومورفولوژی کارست کوه دالاهو در توزیع مکانی مقادیر شارژ در آبخوان است. و نتایج پهنهبندی تغذیه با نتایج حاصل از پهنهبندی توسعه کارست سطحی، کاملاً منطبق است.
مهرداد هادی پور؛ حمید دارابی؛ علی اکبر داودی راد
چکیده
درک توزیع مکانی و زمانی دمای سطح زمین یا LST جهت یافتن عوامل ایجاد آن، در مدیریت محیط زیست شهری امری ضروری خواهد بود. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، تجزیه و تحلیل کمی جزایر حرارتی یا UHI شهر اراک و بررسی ارتباط بین شاخصهای NDVI، NDBI و آلودگی هوا با LST، با استفاده از تصاویر سنجندههای ETM+, TM و OLI میباشد. ابتدا بر روی تصاویر پیشپردازشهای لازم ...
بیشتر
درک توزیع مکانی و زمانی دمای سطح زمین یا LST جهت یافتن عوامل ایجاد آن، در مدیریت محیط زیست شهری امری ضروری خواهد بود. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، تجزیه و تحلیل کمی جزایر حرارتی یا UHI شهر اراک و بررسی ارتباط بین شاخصهای NDVI، NDBI و آلودگی هوا با LST، با استفاده از تصاویر سنجندههای ETM+, TM و OLI میباشد. ابتدا بر روی تصاویر پیشپردازشهای لازم جهت تهیه نقشهکاربری با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشده انجام شد و کاربریهای اراضی موجود در محدوده مورد مطالعه شامل: مراتع فقیر، مراتع متوسط، مراتع خوب، اراضی بایر، دریاچه شور، اراضی کشاورزی و اراضی مسکونی استخراج شدند. سپس تصاویر مورد استفادهبرای تهیه شاخصهای NDVI و NDBI به بازتاب جو تبدیل و دمای سطح زمین با استفاده از روش مؤسسه علوم پروژه لندست در محیط GIS تهیه شدند. آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، t جفتی و آزمون همبستگی پیرسون جهت آنالیزهای آماری شاخصهای سنجش از دور و دادههای کیفیت هوا استفاده شدند. نتایج آزمون کلموگروف-اسمینرف نشان داد، تمامی شاخصهای سنجش از دور از توزیع نرمال پیروی میکنند. نتایج آزمون t جفتی، حاکی از وجود اختلاف معنیدار در تمام کاربریها بجز کاربری مسکونی با کاربری دریاچه شور در شاخصهای LST و NDVI و همچنین وجود اختلاف معنیدار در تمام کاربریهای موجود در محدوده مورد مطالعه برای شاخص NDBI بود. همچنین نتایج آزمون t جفتی برای متغیر دمای هوای و LST، نشان داد که اختلاف معنیدار بین تمام کاربریها با کاربری مسکونی وجود ندارد و همبستگی بین دمای هوا با LST و دادههای کیفیت هوا شامل ذرات معلق کمتر از 2/5 میکرون در سطح 99 درصد معنیدار بود. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن بود که استفاده از دادههای سنجش از دور میتواند نقش مهمی در مدیریت فضای شهری داشته باشد به نحو کارآمدی مدیران شهری را در برنامهریزی فضای شهری یاری رساند.