سعید محمودی زاده؛ علی اسماعیلی
چکیده
اطلاعات حاصل از آشکارسازی تغییرات در مناطق شهری تأثیر بسزایی در برنامهریزی و مدیریت شهری خواهد داشت.مناطق شهری به دلیل تنوع پدیدهها، انواع پوشش سطح به عنوان یک منطقه پیچیده در نظر گرفته میشوند که کسب اطلاعات از این مناطق همواره با چالشهایی روبه رو میباشد. از این رو این احتمال وجود داد که در صورت استفاده مستقل از دادههای اپتیک ...
بیشتر
اطلاعات حاصل از آشکارسازی تغییرات در مناطق شهری تأثیر بسزایی در برنامهریزی و مدیریت شهری خواهد داشت.مناطق شهری به دلیل تنوع پدیدهها، انواع پوشش سطح به عنوان یک منطقه پیچیده در نظر گرفته میشوند که کسب اطلاعات از این مناطق همواره با چالشهایی روبه رو میباشد. از این رو این احتمال وجود داد که در صورت استفاده مستقل از دادههای اپتیک و رادار در بحث آشکارسازی تغییرات، بعضی از مناطق تغییر یافته تشخیص داده نشوند یا نتایج کاذب از خود ارائه دهند.با توجه به مزیت تلفیق دادههای اپتیک و رادار و همچنین بکارگیری روشهای بدون نظارت در بحث آشکارسازی تغییرات، در پژوهش حاضر به توسعه روشی بدون نظارت جهت تلفیق دادههای اپتیک و رادار با هدف تشخیص تغییرات پرداخته شد.به این منظور ویژگیهایی از تصاویر اپتیک و رادار استخراج و وارد الگوریتم C2VA شد. در ادامه برای هر یک از ویژگیهای ورودی به بخش C2VA یک وزن با استفاده از الگوریتم PSO برآورد گردید.خروجی روش پیشنهادی تصویر تک باندی با محتوای اطلاعاتی بالاتر خواهد بود که بعد از اعمال حد آستانه OTSUبه دو کلاس تغییر یافته و بدون تغییر تفکیک میشود. روش پیشنهادی با دیگر روشهای آشکارسازی تغییرات، مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان دهنده کارایی و صحت بالای روش توسعه داده شده جهت تشخیص تغییرات میباشد به گونهای که نسبت پیکسلهای اشتباه شناسایی شده به کل پیکسلها دادهی ارزیابی9.21 درصد بوده که دارای پایینترین مقدار است و صحت کلی طبقهبندی و ضریب کاپا بهترتیب با 90.79 ،0.819 به عنوان بالاترین مقادیر، نسبت به دیگر روشهای مورد استفاده در پژوهش حاضر میباشند.
نرگس نونژاد؛ الهام ناظمی؛ حمید صابری
چکیده
مفهوم مکان همواره در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، شهرسازی و جغرافیای انسانی مورد توجه قرارگرفته است.در واقع مکان بعنوان بخشی از فضای جغرافیاییاست که از سوی فردی یا چیزی اشغال شده و در آن ارزشهای حس شده تجلی مییابند. بطورقطع جوامع انسانی، بدون برنامهریزی و در اختیار نهادن امکانات غنی و تعریف شدهی متناسب با نیازها، ارزشها ...
بیشتر
مفهوم مکان همواره در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، شهرسازی و جغرافیای انسانی مورد توجه قرارگرفته است.در واقع مکان بعنوان بخشی از فضای جغرافیاییاست که از سوی فردی یا چیزی اشغال شده و در آن ارزشهای حس شده تجلی مییابند. بطورقطع جوامع انسانی، بدون برنامهریزی و در اختیار نهادن امکانات غنی و تعریف شدهی متناسب با نیازها، ارزشها و مقتضیات زمان، نمیتوانند در تعیین هویت انسانها کارکردی مناسب ایفا نمایند. لذا با توجه به تحولات عظیم و همه جانبهی عصر اطلاعات و ضرورت هماهنگی با این حرکت جهانی، تحقیقات در زمینه بررسی و شناخت اثرات فضای مجازی بر نحوه ادراک، دلبستگی و تعلق مردم به مکان از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهش حاضربر ایناعتقاد استکه کاربران فضای مجازیبراساس میزان استفاده، با اثرات مختلفیدر ارتباطبادرکفضا، مکان وابعادمختلفآن مواجه میشوند. در نتیجه با حضور در فضای شهری، معنای آنرا به صورت متفاوت درک میکنند. هدفپژوهش، ارزیابی تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر مؤلفههای تدوینشده معنای مکان شامل مؤلفه کالبدی، فردی، اجتماعی و عملکردی و شاخصهای تعریفکننده آنها در فضاهایشهری میباشد. بدین منظور دو فضایشهری سنتی (میدان امام) و مدرن (سیتی سنتر) شهر اصفهان باجامعه آماریمراجعین به آنها مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برای برآورد نمونه آماریبااستفادهازفرمول کوکران تعداد 379 پرسشنامه با روش نمونهگیریتصادفی ساده تکمیل گردید. روش پژوهش همبستگی بوده و از آزمونهای آماری کولموگراف اسمیرنف، رگرسیون و همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه، شدت و جهت رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است. نتایج نشان میدهد، در اثر میزان استفاده افراد از فضای مجازی، درک آنها از معنای مکان با حضور در فضای شهری افزایش مییابد که دراین رابطه ضمن بررسی اثر افزایشی بر مؤلفههای چهارگانه، میزان همبستگی و تأثیرپذیری شاخصهای مؤلفههای معنای مکان از میزان استفاده فضای مجازی در دو فضای شهری استخراج و مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
سارا حق بیان؛ بهنام تشیع
چکیده
آلودگی هوا از جمله پدیدههای پیچیدهای است که دارای دینامیک غیرخطی بوده و تأثیر پارامترهای متنوع بر رفتار آن، تجزیه و تحلیل و مدلسازی تغییرات مکانی و زمانی غلظت آلایندهها را با دشواریهای فراوانی مواجه میسازد. هدف از این مطالعه بهبود دقت مدلسازی آلایندههای هوا به منظور مدیریت مواجهه با استفاده از دادههای ...
بیشتر
آلودگی هوا از جمله پدیدههای پیچیدهای است که دارای دینامیک غیرخطی بوده و تأثیر پارامترهای متنوع بر رفتار آن، تجزیه و تحلیل و مدلسازی تغییرات مکانی و زمانی غلظت آلایندهها را با دشواریهای فراوانی مواجه میسازد. هدف از این مطالعه بهبود دقت مدلسازی آلایندههای هوا به منظور مدیریت مواجهه با استفاده از دادههای حاصل از حسگرهای همراه جهت مرتفع ساختن نواقص روش رگرسیون کاربری اراضی[1] است. به منظور بهبود دقت مدلسازی LUR برای تخمین غلظت PM2.5 از هفت ایستگاه ثابت و چهارده حسگر همراه استفاده گردید. منطقه مورد مطالعه شهر اصفهان است و محل نمونهبرداری حسگرهای همراه در مکانهایی با بیشترین پیشبینی عدم قطعیت و بالاترین احتمالی که از یک حد آستانه معین تجاوز میکند، انتخاب شدند؛ سپس از آزمون آماری t برای بررسی معنیدار بودن و یا نبودن بهبود نتایج استفاده گردید. در این تحقیق، چارچوبی برای تأمین دقت مورد نظر با افزودن دادههای حاصل از حسگرهای همراه؛ پیشنهاد شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که خطای جذر میانگین مربعات[2] حاصل از لایه زمین آمار هفت ایستگاهثابت پایش برابر با 1.802 و RMSE حاصل از ترکیب این ایستگاهها با چهارده ایستگاه همراه معادل با 0.591 برآورد شد. نتایج نشان داد که حتی با افزودن یک حسگر همراه به ایستگاههای ثابت میزان RMSE 0.113 میکروگرم بر متر مکعب کاهش مییابد و با افزودن چهارده حسگر همراه به هفت ایستگاه ثابت میزان RMSE حاصل از ساخت مدل LUR حدود سه برابر کاهش مییابد. یافتههای حاصل از این تحقیق نشان داد کهبا استفاده از چارچوب پیشنهادی میتوان کیفیت هوا را در هر مکان و زمان با دقت مورد نظر تخمین زد و قدرت تفکیک بالاتری را برای محیطهای ناهمگن شهری فراهم کرد. [1]- Land Use Regression (LUR) [2]- Root Mean Square Residual (RMSE)
مسلم درویشی؛ ابوذر رمضانی
چکیده
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، ...
بیشتر
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، حفظ سطح درآمد کشاورزان و دیگری تأمین نیاز داخل کشور از محصولات تولیدشده است. مهمترین نوآوری این تحقیق ترکیب سنجشازدور و سیستم اطلاعات مکانی، جهت بهینهسازی الگوی کشت بهصورت قطعهمبنا، با در نظر گرفتن دو سناریو برای دشت اسدآباد همدان است. در سناریو اول هدف کمینهسازی مصرف آب و بیشینهسازی درآمد است و در سناریو دوم هدف کمینهسازی مصرف آب و تأمین نیاز داخلی کشور است. علاوه بر توسعه توابع هدف، محدودیتهایی مانند نوع محصول زیر کشت، قطعهمبنا بودن، محدودیت تناوب و نیاز داخلی مدلسازی شدند. با در نظر گرفتن دو تابع هدف یک الگوریتم پیشنهادی جهت بهینهسازی الگوی کشت ارائه شده و نتایج در قالب آن پیادهسازی شده است. نتایج نشان میدهد، در هردو سناریو میزان مصرف آب برای دشت اسدآباد حدود 50% کاهش داشته است و درآمد کشاورزان تنها حدود 10% کاهش خواهد داشت. با در نظر گرفتن این موضوع که کشاورزی پایدار نیاز به کاهش مصرف آب دارد، با بهکارگیری این الگو سطح درآمد کشاورزان با کاهش مصرف آب دچار تغییر جدی نخواهد شد.
اکرم صادق بیگی؛ کامران مروج؛ محمد امیر دلاور
چکیده
در چند دهه اخیر ارزیابی مدل ها و نقشه های موضوعی مختلف تولید شده شامل محاسبه درصد صحت یا شاخص کاپای توافق است. این شاخص بیان گر نسبت صحیح بوده و فاقد هر گونه اطلاعات مفیدی می باشد که بتواند به کارشناسان برای تصمیم گیری در زمینه میزان اعتبار مدل ساخته شده، کمک کند. لذا نیاز به روش های جدید یا تکمیلی که قادر باشند، علاوه ...
بیشتر
در چند دهه اخیر ارزیابی مدل ها و نقشه های موضوعی مختلف تولید شده شامل محاسبه درصد صحت یا شاخص کاپای توافق است. این شاخص بیان گر نسبت صحیح بوده و فاقد هر گونه اطلاعات مفیدی می باشد که بتواند به کارشناسان برای تصمیم گیری در زمینه میزان اعتبار مدل ساخته شده، کمک کند. لذا نیاز به روش های جدید یا تکمیلی که قادر باشند، علاوه بر بیان میزان تطابق و اختلاف دو نقشه، نشان دهند که چه طور نقشه هایی با دقت بالا ایجاد کنیم، بسیار ضروری است. هدف این پژوهش معرفی و مقایسه شاخص های مختلف دو مؤلفه توافق و عدم توافق به جای نمایه کاپا در قالب تهیه نقشه رقومی خاک و مقایسه آن با نقشه خاکی می باشد که با روش سنتی و رایج تهیه شده است. بدین منظور از تجزیه و تحلیل ماتریس خطای دو نقشه مرجع و رقومی تولید شده در محیط نرم افزار IDRISI SELVA استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد، ارائه سطوح توافق کمّی و مکانی مدل به دست آمده با اطلاعات مرجع به صورت یک ماتریس و تغییر سطوح اطلاعات مکانی و کمّی سلول های مدل، علاوه بر بیان اختلاف موجود در بین دو نقشه به مفسّر کمک می کند تا اقدامات لازم برای کاهش میزان اختلاف از لحاظ کمّی و مکانی را به عمل بیاورد. هر چه مقدار شاخص (P(m) – K(m)) بیشتر باشد، میزان نیاز به بازآرایی سلول های نقشه مدل بیشتر خواهد بود. از گروه شاخص های توافق، توافق بر پایه شانس برابر با 6.7%، توافق کمّی 9.7% و مقدار توافق در سطح پیکسل های نقشه 44.3% به دست آمد. همچنین در بین شاخص های عدم توافق، عدم توافق کمّی برابر با 12.8%، عدم توافق مکانی در سطح پیکسل های نقشه 26.5% ، شاخص کاپای استاندارد 53% ، 61% = K allocation strata و 62.5% = K allocation محاسبه گردید. توصیه می شود که در زمینه بررسی مدل های مکانی تولید شده با روش های مختلف که نیاز به مقایسه با داده مرجع و اعتبار سنجی دارند، از شاخص های توافق و عدم توافق کمّی و مکانی و مؤلفه های آن ها استفاده شود.
مجتبی یمانی؛ عارفه شعبانی عراقی؛ سید محمد زمان زاده؛ ابوالقاسم گورابی؛ نفیسه اشتری
چکیده
تحولات اقلیمی مهمترین رویداد دوره کواترنری است که این تحولات بهطور وسیعی در ژئومورفولوژی و رسوبشناسی این دوره منعکس شده است و علم پالئوژئومورفولوژی به فهم تغییرات اقلیمی گذشته و پیشبینی این تغییرات در آینده کمک میکند. دریاچههای واقع در چالههای بسته دورههای سرد یا بارانی کواترنر را دریاچههای پلویال میگویند که ...
بیشتر
تحولات اقلیمی مهمترین رویداد دوره کواترنری است که این تحولات بهطور وسیعی در ژئومورفولوژی و رسوبشناسی این دوره منعکس شده است و علم پالئوژئومورفولوژی به فهم تغییرات اقلیمی گذشته و پیشبینی این تغییرات در آینده کمک میکند. دریاچههای واقع در چالههای بسته دورههای سرد یا بارانی کواترنر را دریاچههای پلویال میگویند که بعضی از این دریاچهها بهکلی خشک شده و از بین رفتهاند، بعضی دیگر در حال حاضر دریاچههای موقتی هستند که در فصل خشک به کویر تبدیل میشوند و برخی دیگر دریاچههای دائمی هستند که در گذشته وسعت بیشتری داشتهاند. شناخت دریاچههای پلوویال در مناطق خشک امروز بهدلیل تنوع فاکتورها و فرآیندهای پیچیده در تشکیل آنها مورد توجه محققان است. این پژوهش با هدف تعیین گستره پلایای میقان در کواترنری پسین براساس شواهد رسوبی و ژئومورفیک انجام گرفته است. پلایای میقان در مرکز و جنوبغربی استان مرکزی واقع گردیده و دربرگیرنده دریاچه فصلی و شور توزلوگل، دشت آبرفتی، مخروطافکنه و ..میباشد. دادههای مورد استفاده عبارتند از: دادههای حاصل از منابع کتابخانهای، دادههای آماری، نمونههای رسوبی، دادههای آزمایشگاهی و سنجشازدور. این دادهها در نهایت به روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و نتیجهگیری انجام شده است. نتایج حاکی از شواهد رسوبی و ژئومورفولوژیک نشان میدهدکه این دریاچه در گذشته دائمی بوده و وسعت بیشتری نسبت به سطح پلایای فعلی داشته ولی این گسترش در جهات مختلف متفاوت بوده و تفاوتهای معناداری بهعلت موقعیت زمینساختی منطقه نشان میدهد.
کاظم برهانی؛ اشرف عظیم زاده ایرانی؛ امیرحسین الهامی
چکیده
با تمرکز جمعیت در شهرها که حاصل غلبه شهرنشینی در دهههای اخیر میباشد، توجه به امنیت و ایمنی شهرها توسط مدیران و برنامهریزان شهری بیشتر شده است. داشتن شهری ایمن و امن نیازمند بهرهگیری چندمنظوره از فضاهایی است که در شرایط عادی کاربری معمول خود را دارند و در شرایط بحران میتوانند بهعنوان پناهگاه اضطراری و مرکز مدیریت بحران مورد ...
بیشتر
با تمرکز جمعیت در شهرها که حاصل غلبه شهرنشینی در دهههای اخیر میباشد، توجه به امنیت و ایمنی شهرها توسط مدیران و برنامهریزان شهری بیشتر شده است. داشتن شهری ایمن و امن نیازمند بهرهگیری چندمنظوره از فضاهایی است که در شرایط عادی کاربری معمول خود را دارند و در شرایط بحران میتوانند بهعنوان پناهگاه اضطراری و مرکز مدیریت بحران مورد استفاده شهروندان قرار گیرند. در واقع این نوع استفاده از اماکن، تحت عنوان کاربریهای چندمنظوره در مدیریت بحران یاد میشود. هدف این پژوهش تحلیل فضایی و مکانیابی کاربریهای چندمنظوره در شهر سراوان (از شهرهای مرزی جنوبشرق کشور) است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است که با روشهای تلفیقی تصمیمگیری چندمعیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت پذیرفته است. نتایج این تحقیق بهصورت نقشههای با کلاسبندی پنجطبقهای و دهطبقهای ارائه گردیده است. طبق نتایج، شمالشرق شهرسراوان بهترین موقعیت را از لحاظ مکانیابی کاربریها و فضاهای چندمنظوره با امتیاز فازی (2.7)داشته، بزرگترین پهنه بامناسبترین شرایط در شمالشرق شهر و در جنوبشرقی،جنوب و جنوبغربی نیز بهترین موقعیتها باتوجه به تحلیل موجود است.البته با این توضیح که مساحتپهنه در این محدوده بسیار پایین است. پهنه وسیعی از شهرکه کمانهای را تشکیل میدهد در شمالغرب شهر به سمت جنوبشرقی شهر با امتیاز فازی (1.54) نیز از لحاظ معیارهای مورد بررسی دارای شرایط نامناسب است. البته با توجه به کلاسبندی نقشه در طیف دهطبقهای، نقشه نهایی در بدنه همین پهنه نیزشرایط را بهصورت یکسان نشان نمیدهد و در این پهنه نیز موقعیتهایی مناسبتر نسبت به پهنههای اطراف آن میتوان برای کاربریهای چندمنظوره با توجه به جمیع موارد دیگر در نظر گرفت.
هادی فدایی
چکیده
در سطح شهر تهران شناسایی جزایر گرمایی که در اثر روند گسترش شهرنشینی ایجاد شدهاند و تأثیر آنها بر آلودگی هوا، دارای احتمال میباشد. لذا در این پژوهش به ارتباط بازتاب طیفی پدیدههای تأثیرگذار بر روند گسترش پدیده جزایر گرمایی در سطح شهر تهران و حومه پرداخته شده است. تصاویر ماهواره لندست 8 شهر تهران در دو تاریخ 16- آذر- 1396 و تاریخ ...
بیشتر
در سطح شهر تهران شناسایی جزایر گرمایی که در اثر روند گسترش شهرنشینی ایجاد شدهاند و تأثیر آنها بر آلودگی هوا، دارای احتمال میباشد. لذا در این پژوهش به ارتباط بازتاب طیفی پدیدههای تأثیرگذار بر روند گسترش پدیده جزایر گرمایی در سطح شهر تهران و حومه پرداخته شده است. تصاویر ماهواره لندست 8 شهر تهران در دو تاریخ 16- آذر- 1396 و تاریخ 16- مرداد- 1396 اخذ و پیشپردازشهای اولیه از قبیل تصحیحات هندسی و رادیومتریک و اتمسفریک انجام گرفت و بعد از پیشپردازشهای اولیه از باندهای 9 و 10 که باندهای حرارتی این ماهواره میباشند درجه حرارت زمین (LST) استخراج گردید. سپس از باندهای طیفی این ماهواره شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) برای سطح زمین محاسبه شد. بعد از آن، بازتاب طیفی تمام پدیدههای زمینی تأثیرگذار از روی تصاویر استخراج شد و ارتباط آن با آلودگی و درجه حرارت سطح زمین بهدست آمد. شاخص پوشش گیاهی نرمال (NDVI) نشان داد که شاخص پوشش گیاهی در مناطق مختلف شهری در محدوده فضای سبز، محدوده اتوبان (آسفالت)، محدوده مسکونی (ساختمان)، پوشش سبزینگی کم، محدوده سایه، محدوده ابر و محدوده مختلط زمین لخت + ساختمان + پوشش گیاهی شامل(0.41، 0.00، 0.04، 0.10، 0.01-، 0.04 و 0.03) میباشند. همچنین، بازتاب طیفی محدودههای تأثیرگذار در تشکیل جزایر گرمایی شهری، محدوده فضای سبز و کمترین محدوده تأثیرگذار مربوط به سایه بوده است. بیشترین منطقه تحت تأثیر جزایر گرمایی شهری مربوط به بزرگراه امام علی (علیهالسلام) بوده که بیشترین حجم ترافیک را دارا میباشد. مناطق با آلودگی کمتر که کمترین تأثیر در ایجاد جزایر گرمای شهری را دارند در حدود 0.59=R2 و مناطق با آلودگی بیشتر دارای بیشترین تأثیر در ایجاد جزایر گرمای شهری در حدود 0.72=R2 میباشد. مناطق با پوشش گیاهی کم و خاک لخت بیشترین درجه حرارت زمین (LST) را نشان میدهد. بیشترین مناطق، دارای درجه حرارت زمین (LST) بین 42.9 تا 46.2 درجه سانتیگراد میباشد. کمترین مناطق، دارای دمای سطح زمین بین 36.5 تا 39.5 درجه سانتیگراد بوده است. نقشه کاربری زمین بهدست آمده نیز تأییدکننده نتایج LST میباشد.
ابراهیم شریف زاده اقدم؛ محمد اجزاء شکوهی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل اولیه مؤثر مرز تمرچین بر ارتقا توسعهیافتگی شهر پیرانشهر است. در این راستا از مطالعات توصیفی - تحلیلی، اسنادی و پرسشنامه در چارچوب مدل دلفی و تحلیلهای نرمافزاری برنامهریزی استراتژیک استفاده گردید. پس از گفتمان و رایزنی در چهارچوب دیالکتیکی در باب مسائل شهری با افراد نخبه و آکادمیک و آشنا با وضعیت ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل اولیه مؤثر مرز تمرچین بر ارتقا توسعهیافتگی شهر پیرانشهر است. در این راستا از مطالعات توصیفی - تحلیلی، اسنادی و پرسشنامه در چارچوب مدل دلفی و تحلیلهای نرمافزاری برنامهریزی استراتژیک استفاده گردید. پس از گفتمان و رایزنی در چهارچوب دیالکتیکی در باب مسائل شهری با افراد نخبه و آکادمیک و آشنا با وضعیت و شرایط منطقه، 50 نفر به عنوان جامعهی آماری تحقیق، تعداد 23 متغیر در قالب 8 طبقهبندی کلّی بهعنوان متغیرهای اوّلیهی پژوهش شناسایی شدند. بهمنظور اجرای فرآیند کار متغیّرهای اوّلیه، در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع در نرمافزارهای متاسوات برای برنامهریزی راهبردی، میکمک و سناریو ویزارد برای آیندهنگاری تعریف شدند. شاخص برازش مدل بهدست آمده در سطح بالا میباشد. همچنین با اتّکا به یافتههای بهدست آمده، مرز سیرانبند بانه با بیشترین میزان امتیاز بزرگترین رقیب و شاخصهای افزایش کیفیت زندگی مرزنشینان و اتخاذ سیاستهای اقتصادی منطبق با سیاستهای اقتصاد کلان کشور در افق 1404 بالاترین ارزش را نشان دادند. در نهایت، با در نظر گرفتن نیروهای پیشران کلیدی شناسایی شده، سناریوهای مطلوب، میانه و فاجعه ارائه گردید.
سمیرا افشاری؛ علی لطفی؛ سعید پورمنافی
چکیده
مکانیابی مناطق صنعتی یکی از عوامل کلیدی در برنامهریزی پایدار منطقهای با توجه به اثرات محیطزیستی مختلف صنایع میباشد. با توجه به رشد مناطق صنعتی و وجود معادن متعدد در شهرستان گلپایگان لزوم مکانیابی صنایع با توجه به ضوابط و استانداردهای محیطزیستی ضروری است. بنابراین در مطالعه حاضر بهمنظور مکانیابی صنایع در شهرستان ...
بیشتر
مکانیابی مناطق صنعتی یکی از عوامل کلیدی در برنامهریزی پایدار منطقهای با توجه به اثرات محیطزیستی مختلف صنایع میباشد. با توجه به رشد مناطق صنعتی و وجود معادن متعدد در شهرستان گلپایگان لزوم مکانیابی صنایع با توجه به ضوابط و استانداردهای محیطزیستی ضروری است. بنابراین در مطالعه حاضر بهمنظور مکانیابی صنایع در شهرستان گلپایگان از تلفیق روش تحلیل سلسله مراتبی و ارزیابی چندمعیاره و بررسی 24 معیار استفاده شد. مهمترین معیارهای مؤثر در فرآیند ارزیابی توان صنعتی منطقه شامل فاصله از پناهگاه حیاتوحش موته، فاصله از گسلها، فاصله از چاهها و فاصله از جادهها بود. لایههای اطلاعاتی پس از تهیه با استفاده از روشهای منطق بولین، رویهمگذاری فازی، روش وزندهی و ترکیب خطیوزنی تلفیق گردید و نقشهی نهایی ارزیابی توان اکولوژیک منطقه در محیط GIS تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که در روش منطق بولین، 2783 هکتار از منطقه برای توسعهی صنعتی مناسب میباشد. در روش رویهمگذاری فازی 1769 هکتار از منطقه و در روش ترکیب خطیوزنی 1902 هکتار و در روش وزندهی 1758 هکتار از منطقه برای توسعهی صنعتی در طبقات خوب تا عالی قرار گرفتند. با توجه به نتایج میتوان گفت روش ترکیب خطیوزنی و وزندهی مؤثرتر از روشهای بولین و رویهمگذاری فازی است. نتایج کلی بیانگر این است که در کلیهی مدلها مناطق مناسب توسعهی صنعتی در محدودهی جنوبشرقی منطقه قرار دارد و به این معناست که در سیاستگذاریها، برنامهریزی و سرمایهگذاریهای آینده برای توسعهی صنعتی منطقه با درنظر گرفتن آمایش سرزمین این مناطق در اولویت قرار گیرند. با توجه به تمرکز فعالیتهای کشاورزی در منطقهی گلپایگان و ظرفیتهای بیشمار آن در زمینهی گردشگری، توسعهی صنایع تبدیلی کشاورزی و صنایع مرتبط با توسعهی گردشگری و اکوتوریسم در محدودههای مجاز پیشبینی شده، میتوانند بهعنوان اولویتهای توسعهی منطقه، مورد توجه قرار گیرد.
مصطفی محمدی ده چشمه؛ فرشته شنبه پور
چکیده
ایمنی و امنیت شهری از دیرباز تاکنون در برنامهریزی سکونتگاههای شهری مورد توجه بوده و برنامهریزان همواره در ساخت و طراحی مناطق شهری به این امر مهم توجه میکردند. همچنین کاهش میزان آسیبپذیری کاربریهای شهری با بهرهگیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل میتواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان ...
بیشتر
ایمنی و امنیت شهری از دیرباز تاکنون در برنامهریزی سکونتگاههای شهری مورد توجه بوده و برنامهریزان همواره در ساخت و طراحی مناطق شهری به این امر مهم توجه میکردند. همچنین کاهش میزان آسیبپذیری کاربریهای شهری با بهرهگیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل میتواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان خسارات مؤثر واقع شود و امروزه یکی از مهمترین اهدافی است که مدیران شهری درصدد اجرای آن میباشند. شهر یاسوج در سلسله جبال زاگرس و در زون زاگرس چینخورده واقع شده و بهعلت قرار گرفتن در اطراف چینخوردگیها، گسلهای فعال و لرزهخیز ازجمله سه گسل مهم زاگرس، دنا و قطر- کازرون، در معرض وقوع مخاطرات متعدد ناشی از گسلهای فعال (گسلش سطحی، زمینلغزش و سنگریزش، روانگرایی) قرار دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل مکانی خطرپذیری زیرساختهای حیاتی در شهر یاسوج میباشد که به لحاظ هدف؛ کاربردی- نظری بوده و بررسی در آن به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آنالیز تحقیق پس از تعیین کاربریهای منتخب و پیادهسازی مدل مکانی و ترکیبی (FAHP-GIS)، وزن نهایی شاخصها بهدست آمده و سپس با استفاده از ابزار Distance حریم همجواری هرکدام از لایهها مشخص شد. در ادامه با استفاده از Fuzzy Overlay همپوشانی لایهها با Gamma 0.9 انجام گرفت. نتایج حاصل نشان میدهد که 11 کاربری یعنی 45.83 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری بالا قرار دارند، 6 کاربری یعنی 25 درصد زیرساختها در طیف نسبتاً خطرپذیر قرار دارند، 5 زیرساخت یعنی 20.83 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری متوسط قرار دارند، 2 زیرساخت یعنی 8.33 درصد زیرساختها در طیف خطرپذیری کم قرار دارند و در طیف خطرپذیری خیلی کم هیچ کاربری قرار ندارد. از نظر خطرپذیری نواحی، ناحیه دو شهر یاسوج با 66.66 درصد دارای بیشترین خطرپذیری میباشد.
محمدرحیم رهنما؛ مهدی بازرگان
چکیده
امروزه توسعه کالبدی شهرها، ازدیاد ترافیک، آلودگی هوا و محیط زیست و کاهش سطح سلامت عمومی شهروندان، از پیامدهای رویکرد اتومبیل محور در شهرهای معاصر میباشد که با ورود خودروها به عرصه های مختلف شهری، شاهد تداخل حرکت سواره و پیاده و در پی آن عدم توجه به پیادهروها و نادیده گرفتن تأثیر پیادهروی بر سلامت افراد میباشد. یکی از اصول ...
بیشتر
امروزه توسعه کالبدی شهرها، ازدیاد ترافیک، آلودگی هوا و محیط زیست و کاهش سطح سلامت عمومی شهروندان، از پیامدهای رویکرد اتومبیل محور در شهرهای معاصر میباشد که با ورود خودروها به عرصه های مختلف شهری، شاهد تداخل حرکت سواره و پیاده و در پی آن عدم توجه به پیادهروها و نادیده گرفتن تأثیر پیادهروی بر سلامت افراد میباشد. یکی از اصول مهم در رویکرد نوشهرگرایی پیادهمدار نمودن خیابانهاست. بههمین منظور پژوهش حاضر به شناسایی محورهای با قابلیت پیادهمداری در کلانشهر مشهد با رویکرد نوشهرگرایی پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای شناسایی محورهای پیاده شهر مشهد 32 شاخص پیادهمداری از رویکرد نوشهرگرایی بهکارگرفته شده است. سنجش این شاخصها، براساس ابزار پرسشنامه و نیز دادههای مکانمبنا صورت گرفته که این دادهها از شهرداری و سازمانهای مربوطه اخذ شده است. همچنین تعداد 400 نمونه براساس فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شد که متناسب با توزیع جمعیت در مناطق پرسشگری صورت گرفت. برای سنجش شاخصهای پیادهمداری از روش تحلیل دادههای فضایی SDA و نیز روش چیدمات فضا در نرمافزار ArcGIS و نرمافزار جانبی Axwoman استفاده شده است. پس از مکانی نمودن 32 معیار پیادهمداری، دادهها در محیط ArcGISبا یکدیگر تلفیق شدند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مناطق 8، 11 و ثامن بیشترین قابلیت پیادهمداری را در شهر مشهد براساس رویکرد نوشهرگرایی دارا میباشند. همچنین خیابانهای امامرضا (ع)، کوهسنگی، امامت و معلم بهعنوان بهترین مسیرهای پیادهروی شناسایی شدند.