اطلاعات جغرافیایی
سیداسداله حجازی؛ فریبا کرمی؛ سایه حبیب زاده
چکیده
در چند دهه اخیر شهرها به عنوان مهمترین سکونتگاههای بشر بهواسطه افزایش درجه شهرنشینی و جمعیت شهری که از مهمترین جنبههای تغییر جهانی است، مقدمه رشد و توسعه گستردهی شهری را فراهم آورده اند. عوامل متعددی از قبیل ویژگیهای ژئومورفولوژی، شرایط اقلیمی و خصایص زمینشناختی در مکان گزینی شهرها مؤثرند. در این پژوهش نقش ژئومورفولوژی ...
بیشتر
در چند دهه اخیر شهرها به عنوان مهمترین سکونتگاههای بشر بهواسطه افزایش درجه شهرنشینی و جمعیت شهری که از مهمترین جنبههای تغییر جهانی است، مقدمه رشد و توسعه گستردهی شهری را فراهم آورده اند. عوامل متعددی از قبیل ویژگیهای ژئومورفولوژی، شرایط اقلیمی و خصایص زمینشناختی در مکان گزینی شهرها مؤثرند. در این پژوهش نقش ژئومورفولوژی و عوامل محیطی بهعنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در مکانیابی و توسعه فیزیکی شهر ماکو مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل ژئومورفوئولوژیکی، مهمترین و اثرگذارترین پارامترهای مؤثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. برای دستیابی به هدف مور نظر و ارزیابی آن دادههای موردنیاز از نقشههای توپوگرافی 1500000 و زمینشناسی 1.100000 استخراج شده و سپس با استفاده از نرمافزار Arc GIS نقشههای موردنظر تهیه شده اند. همچنین در این تحقیق از مدل تصمیمگیری الکتره – فازی استفاده شد که بر مبنای آن محورها و جهتهای جغرافیایی محتمل توسعه شهر ماکو و ضریب اهمیت نسبی مؤلفههای ژئومورفولوژیک محاسبه و تعیین شدند. معیارهای دخیل در توسعه شهر ماکو، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، لیتولوژی، خاک و کاربری اراضی نقشههای مربوط به هریک از این مؤلفهها با استفاده از نرمافزار Arc GIS، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند، سپس با روی همگذاری لایهها طبقهبندیشده، نقشه پهنهبندی مناسب توسعه شهر تهیه و در پنج کلاس کاملاً مناسب، نسبتاً مناسب، مناسب، نامناسب و کاملاً نامناسب برای توسعه تقسیمبندی شد. نتایج نشان داد مناسبترین مسیر برای توسعه آتی شهر ماکو، سمت شرقی و غربی تا حدی جنوب شرقی این شهر است.
محسن پورخسروانی؛ سیده الهام موسوی
چکیده
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم و ویرانی جوامع انسانی میانجامد بر مکان گزینی نامناسب نواحی و رشد بیبرنامه منطبق میباشد. رشد بیرویه شهرها و خزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به شناخت شرایط ژئومورفیک منطقه، مخاطرات محیطی و برنامهریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار ...
بیشتر
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم و ویرانی جوامع انسانی میانجامد بر مکان گزینی نامناسب نواحی و رشد بیبرنامه منطبق میباشد. رشد بیرویه شهرها و خزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به شناخت شرایط ژئومورفیک منطقه، مخاطرات محیطی و برنامهریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار توسعه شهرها را میطلبد. در این تحقیق با مطالعه فرآیندهای ژئومورفولوژیک و مخاطرات محیطی در محدوده مورد مطالعهو با استفاده از مدلهای SAW،Dematel وAHP سعی شده است که فرصتها و محدودیتهای موجود در جهات مختلف توسعه شهرهای دالکی- وحدتیه مشخص و در نهایت مناسبترین محور برای توسعه آینده شهر تعیین شود. هر چند دو مدل Dematel و AHP هر دو به مقایسه زوجی هر عنصر نسبت به سایر ﭘارامترها میﭘردازد، اما مدلAHP به دلیل مقایسه وزن طبقات هر معیار بر اساس ترجیح یک طبقه نسبت به تمام طبقات آن معیار، آن هم بدون تأثیرگذاری و یا تأثیرپذیری نتایج بهتری را ارائه میدهد. همچنین مدل SAW نیز با تعیین مستقیم اوازن نتایجی را پیشنهاد مینماید. از اینرو با توجه به تضاد نتایج نهایی وزن دهی ﭘارامترها؛ در این نوشتار به ادغام اوازن با استفاده از روش میانگین رتبهها ﭘرداخته شد. مطابق با این روش ﭘارامتر مواد مادری با میانگین رتبه33/1 ارجحترین ﭘارامتر و شیب و سطوح اراضی با میانگین رتبه 76/3 دارای کمترین ارجحیت در وزن دهی عوامل میباشد. مطابق با این بررسیها اراضی جنوب شرق، شمال، شمال شرق و دامنههای شرقی مناسبترین جهات برای توسعه فیزیکی دو شهر دالکی و وحدتیه میباشد.
محسن زارع احمد آباد؛ علی نبی
دوره 22، 85-1 ، خرداد 1392، ، صفحه 68-74
چکیده
گسل نوعی شکست است، که بر اثر وارد آمدن فشار پوسته زمین و جابجایی لایهها ایجاد میشود و انواع گوناگونی دارد( شایان، 1373: 128). زلزله و فرایندهای متأثر از آن، از جمله مخاطرات گسلی محسوب میشوند. منطقه مورد مطالعه، در استان آذربایجان شرقی و در شمال و شمال شرقی شهر تبریز واقع شده که از جنوب و جنوب شرق به دشت تبریز و از شمال به حوضه اصلی ...
بیشتر
گسل نوعی شکست است، که بر اثر وارد آمدن فشار پوسته زمین و جابجایی لایهها ایجاد میشود و انواع گوناگونی دارد( شایان، 1373: 128). زلزله و فرایندهای متأثر از آن، از جمله مخاطرات گسلی محسوب میشوند. منطقه مورد مطالعه، در استان آذربایجان شرقی و در شمال و شمال شرقی شهر تبریز واقع شده که از جنوب و جنوب شرق به دشت تبریز و از شمال به حوضه اصلی آجی چای و منطقه خواجه و شرینجه داغی ختم میشود. به علت فعالیت خفیف سیستم گسلی شمال تبریز، اشکال ژئومورفولوژیک نیز متعاقباً تحت تأثیر این گونه فعالیتها دچار تحولاتی مانند؛ ریزش دامنهای و یا لغزش در سطوح و مقیاسهای مختلف میشوند. هدف از مطالعهی این ناحیه، بررسی ژئومورفولوژی گسل3 شمال تبریز که همواره در تعامل طبیعی با شهر تبریز است، میباشد. پرتگاههای4 گسلی با شیب تند5 از مشخصات بارز این محدوده میباشد. مساحت محدودهی اصلی مطالعاتی 67 کیلومترمربع و مرتفعترین نقطه با ارتفاع 1900 متر در ارتفاعات عونابنعلی و در محدوده مرکزی منطقه مورد مطالعه واقع است. لازم به ذکر است که ارتفاعات عونابنعلی که مهمترین قسمت مطالعاتی را شامل میشود، بخش شمالی و شمال شرقی دشت تبریز را با جهتی شمال غرب- جنوب شرق و از جنوب شرق باغمیشه تا شمال فرودگاه تبریز، در بر گرفته است. همچنین مطالعات و بررسیهای به عمل آمده در قسمتهای مختلف این گسل حاکی از وجود آثار ریختشناختی متعدد ناشی از فعالیت زمینساختی آن است.
سیامک تقی زاده قلعه جوقی؛ منوچهر معصومی
دوره 21، 84-1 ، اسفند 1391، ، صفحه 59-65
چکیده
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. سرعت و تنوع این تغییر و تحول در محیطهای شهری بیش از سایر مناطق میباشد. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق شهری، آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. بنابراین داشتن اطلاعات در خصوص چگونگی استفاده از اراضی وتغییرات کاربری آن ...
بیشتر
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. سرعت و تنوع این تغییر و تحول در محیطهای شهری بیش از سایر مناطق میباشد. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق شهری، آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. بنابراین داشتن اطلاعات در خصوص چگونگی استفاده از اراضی وتغییرات کاربری آن در طی زمان، از موارد مهم در برنامهریزی شهری به حساب میآید. افزایش جمعیت و استفاده بیش از حد از توان زمین، فشار بر محیط زیست را افزایش داده است. براین مبنا ضرورت دارد آهنگ وروند توسعه شهرها تحت کنترل قرار گیرد. علوم وتکنیکهای سنجش از دور و GIS بعنوان یک ابزار نوین و دقیق این امکان را ایجاد مینماید که کارشناسان، پژوهشگران و برنامهریزان با بهرهبرداری از این علوم، با استفاده از تصاویرماهوارهای و عکسهای هوائی ضمن بررسی ومطالعه تغییرات محیطی، فیزیکی وکالبدی شهرها در بازههای زمانی مختلف واستخراج اطلاعات وتجزیه و تحلیل دادهها، فرآیند روند توسعه شهرها را قابل کنترل و پیشبینی نمایند. مقاله حاضر به منظور تعیین تغییرسطح کاربری اراضی شهرستان نقده در بازه زمانی سالهای 1343 الی 1388، با استفاده از تعبیر و تفسیر عکسهای هوائی و تصاویر ماهوارهای در پوششها و کاربریهای مختلف در پنج کلاس مسکونی، جاده، پوشش گیاهی وجنگلی و آبهای سطحی به صورت رقومی در لایههای مختلف تعیین و برای مقایسه وتعیین تغییرات، رقومیسازی گردیده است.