مسلم درویشی؛ ابوذر رمضانی
چکیده
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، ...
بیشتر
در سالهای اخیر به میزان قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی کاسته شده است. در این شرایط روند کشت محصولات کشاورزی ازنظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. چراکه بیش از 80درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود و سالهاست که موضوع بهینهسازی و تغییر الگوی کشت در کشور مطرحشده است.یکی از چالشهایی که در تغییر الگوی کشت میبایست در نظر گرفت، حفظ سطح درآمد کشاورزان و دیگری تأمین نیاز داخل کشور از محصولات تولیدشده است. مهمترین نوآوری این تحقیق ترکیب سنجشازدور و سیستم اطلاعات مکانی، جهت بهینهسازی الگوی کشت بهصورت قطعهمبنا، با در نظر گرفتن دو سناریو برای دشت اسدآباد همدان است. در سناریو اول هدف کمینهسازی مصرف آب و بیشینهسازی درآمد است و در سناریو دوم هدف کمینهسازی مصرف آب و تأمین نیاز داخلی کشور است. علاوه بر توسعه توابع هدف، محدودیتهایی مانند نوع محصول زیر کشت، قطعهمبنا بودن، محدودیت تناوب و نیاز داخلی مدلسازی شدند. با در نظر گرفتن دو تابع هدف یک الگوریتم پیشنهادی جهت بهینهسازی الگوی کشت ارائه شده و نتایج در قالب آن پیادهسازی شده است. نتایج نشان میدهد، در هردو سناریو میزان مصرف آب برای دشت اسدآباد حدود 50% کاهش داشته است و درآمد کشاورزان تنها حدود 10% کاهش خواهد داشت. با در نظر گرفتن این موضوع که کشاورزی پایدار نیاز به کاهش مصرف آب دارد، با بهکارگیری این الگو سطح درآمد کشاورزان با کاهش مصرف آب دچار تغییر جدی نخواهد شد.
آرش زندکریمی؛ داود مختاری؛ شیدا زندکریمی
چکیده
در راستای برداشت دقیق دادههای بارش به عنوان مهمترین ورودی مدلسازیهای هیدرولوژیکی، شبکهی بارانسنجی نقش اساسی را ایفا میکند. با طراحی شبکهی بارانسنجی بهینه میتوان با حداقل هزینه و عدم اطمینان دادههای بارش را برداشت نمود. به منظور بهینهیابی ایستگاههای بارانسنجی روشهای متفاوتی ارایه شده که در این میان روشهای زمین ...
بیشتر
در راستای برداشت دقیق دادههای بارش به عنوان مهمترین ورودی مدلسازیهای هیدرولوژیکی، شبکهی بارانسنجی نقش اساسی را ایفا میکند. با طراحی شبکهی بارانسنجی بهینه میتوان با حداقل هزینه و عدم اطمینان دادههای بارش را برداشت نمود. به منظور بهینهیابی ایستگاههای بارانسنجی روشهای متفاوتی ارایه شده که در این میان روشهای زمین آمار به گستردگی مورد استفاده قرار میگیرند. تحقیق حاضر وضعیت ایستگاههای بارانسنجی استان کردستان و پتانسیل بهینهسازی موقعیت آنها را با استفاده از روشهای زمین آمار بر مبنای واریانس خطای کریجینگ و با در نظر گرفتن توپوگرافی منطقه بررسی نموده است. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی و برآورد واریانس خطا از دادههای بارش 145 ایستگاه هواشناسی در بازهی زمانی (2013-2001) و نقشهی رقومی ارتفاع ماهوارهی SRTM استفاده گردیده و با توجه به وسعت زیاد منطقهی مورد مطالعه و تغییرات زیاد دادههای بارش، ناحیهبندی منطقه یا خوشهبندی ایستگاهها صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که ارتفاعات بیشترین سهم را در ایجاد خطای برآورد بارش داشته و با حذف ایستگاههایی که در موقعیت مناسبی واقع نشدهاند میتوان هزینهی نگهداری ایستگاهها را کاهش داد؛ همچنین با حذف یا جابجایی 8 ایستگاه از ایستگاههای موجود و اضافه نمودن 28 ایستگاه جدید به شبکهی بارانسنجی، مقادیر میانگین واریانس خطا 11% کاهش مییابد که بیشترین کاهش در بخشهای مرکزی استان با 24.03% میباشد. نتایج پژوهش حاضر به منظور کاربرد روشهای زمین آمار در تحلیل فضایی و بهینهسازی ایستگاههای بارانسنجی در نواحی کوهستانی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نقشههای تولید شده نیز برای سازمانهای اجرایی (نظیر سازمان هواشناسی، وزارت نیرو و ...) از ارزش کاربردی بالایی برخوردار هستند.
محسن سقایی
چکیده
گسترش فضایی بی رویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته، باعث شکلگیری بافتهای جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربریهای شهری به نواحی جدید گردیده است. در نتیجه این جابجایی، به تدریج بافتهای قدیمی شهرها که نقطهی جوشش اصلی یک شهر و نشان دهندهی هویت آن شهر میباشد، کارکرد و حیات اجتماعی- اقتصادی ...
بیشتر
گسترش فضایی بی رویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته، باعث شکلگیری بافتهای جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربریهای شهری به نواحی جدید گردیده است. در نتیجه این جابجایی، به تدریج بافتهای قدیمی شهرها که نقطهی جوشش اصلی یک شهر و نشان دهندهی هویت آن شهر میباشد، کارکرد و حیات اجتماعی- اقتصادی خود را از دست داده و با از دست دادن حیات شهری خود، به سمت رکود و فرسودگی گرایش پیدا کردهاند. هدف از این پژوهش شناسایی و اولویتبندی بافتهای فرسودهی منطقه 5 شهر اصفهان به منظور احیاء و نوسازی، تقویت پایهها و مبانی نظری و با بهرهگیری از روش فرایند سلسله مراتبی در سیستم اطلاعات جغرافیایی بر اساس معیارها و شاخصها میباشد. بر این اساس نوع پژوهش نظری-کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرمافزاری Arc GIS، بافتهای فرسوده منطقه 5 شهر اصفهان شناسایی و اولویتبندی برای احیاء و مدیریت بهینهسازی شده است. بررسیها نشان میدهد که در حال حاضر حداقل 53 بافت فرسوده در 15 ناحیه اصفهان با جمعیّت 350000 نفری وجود دارد.منطقه 5 شهرداری اصفهان به عنوان منطقه مورد مطالعه از قاعده فوق مستثنی نبوده و در زمره بافتهای فرسوده کشور محسوب میگردد.
نتایج تحقیق مشخص میکند که کمبود امکانات،خدمات شهری و تأسیسات زیربنایی سبب مهاجرت ساکنان بومی به مناطق دیگر شهر شده و باعث منفی شدن نرخ رشد جمعیت بافت، طی سالهای اخیر شده است. با توجه به وضعیت اجتماعی - اقتصادی ساکنان بافت، روند بهسازی و نوسازی درون بافت کند گردیده، بطوری که این عوامل سبب فرسوده شدن و تخریب بیشتر بافت شده است.
سیده سمیرا حسینی؛ حمید عبادی؛ یاسر مقصودی مهرانی
چکیده
در دهههای اخیر توجه زیادی به تخمین زیست توده جنگلی شده است. تهیه نقشههای جامع و صحیح از زیست توده جنگلی جهت مدل کردن چرخه کربن جهانی و کاهش گازهای گلخانهای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. روشهای قدیمی برای تخمین زیست توده براساس مقادیر بازپراکنشها به کمک آنالیزهای رگرسیون صورت میپذیرفت. مشکل اصلی این روشها، سطح اشباع ...
بیشتر
در دهههای اخیر توجه زیادی به تخمین زیست توده جنگلی شده است. تهیه نقشههای جامع و صحیح از زیست توده جنگلی جهت مدل کردن چرخه کربن جهانی و کاهش گازهای گلخانهای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. روشهای قدیمی برای تخمین زیست توده براساس مقادیر بازپراکنشها به کمک آنالیزهای رگرسیون صورت میپذیرفت. مشکل اصلی این روشها، سطح اشباع پایین آنها در طول موجها و پلاریزاسیونهای مختلف بدلیل در نظر نگرفتن پارامترهای ساختاری بود. به کمک تکنیکهای اینترفرومتری، تحقیقات به سمت استخراج پارامترهای ساختاری سوق پیدا کرد. ارتفاع یکی از پارامترهای ساختاری میباشد که جهت تخمین زیست توده جنگلی میتواند استفاده شود. بهبود روشهای بازیابی ارتفاع درختان نقش بسیار مهمی در استخراج صحیح زیست توده جنگلی ایفا میکند. در این مقاله یک روش جدید به منظور بهینهسازی ماتریس پراکنش به کمک تغییر پایه پلاریزاسیون جهت تخمین ارتفاع معرفی شده است. به کمک تغییر ماتریس پراکنش در پایه پلاریزاسیونهای مختلف برای هر دو تصویر پایه و پیرو، پارامترهای همبستگی مختلف استخراج شده و با روشهای مختلف تخمین ارتفاع، ارتفاع درختان تخمین زده شده است. دادههای مورد بررسی، دادههای تمام پلاریمتری از سنجنده هوایی SETHI در باند P میباشد که در منطقه جنگلهای شمالی واقع در Remningstorp در جنوب کشور سوئد برداشت شده است. نتایج نشان میدهد که روشهایی که در آنها تغییر فاز وجود دارد در اثر تغییر پارامترهای هندسی بیضوی، بهبود چشمگیری داشتهاند بطوری که روشهای فاز حجم تصادفی برروی زمین با 76/0= R2 و76/3 = RMSE و تفاضلی مدل رقومی با 69/0-= R2 بهترین بهبود در نتایج را داشتهاند و روش وارونگی دامنه همدوسی که با مقدار کوهرنس ارتفاع را استخراج میکند، با 17/0= R2 بهبود چندانی در نتایج آن ملاحظه نشده است.
ابوالفضل رنجبر؛ فرشاد حکیم پور؛ سیامک طلعت اهری
چکیده
مسأله مکانیابی بانکها به فاکتورهای زیادی نیاز داشته و جزء مسایل NP-HARDطبقهبندی میشود. استفاده از روشهای فراابتکاری برای حل مسایل NP-HARDعلیرغم تقریبی بودن، مناسبترین راه حل به نظر میرسد. در این تحقیق از روشهای بهینهسازی گرگ خاکستری، علفهای هرز، ژنتیک، اجتماع ذرات و الگوریتم فرهنگی در حل مسأله مکانیابی بانکها استفاده ...
بیشتر
مسأله مکانیابی بانکها به فاکتورهای زیادی نیاز داشته و جزء مسایل NP-HARDطبقهبندی میشود. استفاده از روشهای فراابتکاری برای حل مسایل NP-HARDعلیرغم تقریبی بودن، مناسبترین راه حل به نظر میرسد. در این تحقیق از روشهای بهینهسازی گرگ خاکستری، علفهای هرز، ژنتیک، اجتماع ذرات و الگوریتم فرهنگی در حل مسأله مکانیابی بانکها استفاده شده است. برای این کار هدف به صورت جذب مشتری بیشتر و محدودیت در تعداد نفرات جذب شده به بانک جدیدالتأسیس تعریف شد. روشها به طوری آماده شدند که قابلیت پیدا نمودن مکان بانک جدید با وجود بانکهای دیگر در منطقه را دارند و مکان بانک جدید باید از بانکهای هم نوع خودش تا حد ممکن دورتر شده (هدف بازاریابی) و همچنین در مجموع کل مشتریان این نوع بانک نبایستی از یک حدی کمتر شده و میزان جذب مشتری شعبه جدیدالتأسیس بانک از یک تعدادی کمتر نشود (محدودیتها). بدین منظور قسمتی از کلان شهر تبریز جهت پیادهسازی انتخاب شد. به منظور ارزیابی کیفیت و دقت الگوریتمها از تست تکرارپذیری و مقایسه اعداد همگرایی برای نتایج حاصل از اجرای هر الگوریتم روی دادهها اجرا شد. همچنین نتایج الگوریتمها با آزمون آماری ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمونها عملکرد دقیقتر، الگوریتم علفهای هرز نسبت به روشهای بهینهسازی مذکور در مکانیابی بانکها را نشان میدهد.
مصطفی خیراللهی؛ سعید نادی؛ نجمه نیسانی سامانی
چکیده
خودروهای اورژانس شهری با توجه به حساسیت مأموریت خود، همواره برای رسیدن به مقصد به دنبال کمترین زمان ممکن هستند. با توجه به پیچیدگی و گستردگی حمل و نقل و ترافیک در شهرهای بزرگ، عوامل و پارامترهای متعددی علاوه بر مسافت، در زمان رسیدن یک خودروی اورژانس به مقصد تأثیرگذار هستند که این پارامترها میتوانند کیفی یا کمی و پویا یا ایستا باشند. ...
بیشتر
خودروهای اورژانس شهری با توجه به حساسیت مأموریت خود، همواره برای رسیدن به مقصد به دنبال کمترین زمان ممکن هستند. با توجه به پیچیدگی و گستردگی حمل و نقل و ترافیک در شهرهای بزرگ، عوامل و پارامترهای متعددی علاوه بر مسافت، در زمان رسیدن یک خودروی اورژانس به مقصد تأثیرگذار هستند که این پارامترها میتوانند کیفی یا کمی و پویا یا ایستا باشند. در این مقاله روشی نوین بر مبنای ترکیب مدلهای تلفیق، روش کمیسازی گاما، استفاده از روابط پیشبینی زمان سفر و الگوریتمهای فراابتکاری به منظور دستیابی به بهینهترین مسیر ارائه شده است. در این مقاله ابتدا کلیهی فاکتورهای تأثیرگذار کمی و کیفی قابل محاسبه و دسترسی از دید مسیریابی اورژانس شناسایی شده، سپس با تبدیل پارامترهای کیفی به کمی، هر پارامتر با روش محاسبهی حداکثر نرمال شده و بر اساس ارجحیت و میزان تأثیر هر پارامتر در یافتن مسیر بهینه تلفیق میگردند. روش تست گاما به عنوان یک روش برگرفته از داده برای محاسبهی میزان ارجحیت و تأثیرگذاری فاکتورها استفاده شد. روند مذکور با استفاده از دادهی شبکه معابر و حجم ترافیک دو منطقه از شهر تهران پیادهسازی شد. وزن در نظر گرفته شده برای هر زیرمعیار تشکیل دهندهی درجه سختی مسیر یعنی «کیفیت مسیر»، «عرض»، «شیب»، «نوع مسیر» و «میزان مستقیم بودن مسیر» بر اساس این روش به ترتیب 331/0، 286/0، 188/0، 172/0 و 020/0 بدست آمدند. در نهایت از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک برای انتخاب مسیر بهینه وسایل نقلیه اورژانس استفاده شد و نتایج آن با الگوریتم معمول مسیریابی دیکسترا مقایسه شد. بر مبنای مقایسهی انجام شده روش ارائه شده در این مقاله نسبت به روشهای سادهی فعلی برتری قابل ملاحظهای داشت.