دورسنجی
کلثوم شکرالهی زاده؛ حامد نقوی؛ مرتضی قبادی؛ رحیم ملک نیا
چکیده
فضاهای سبز شهری به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهری، اثرات و خدمات اکولوژیکی بسیاری را به شهرها ارائه می دهند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی و تحلیل کمّی تغییرات فضای سبز شهری در شهر خرم آباد با استفاده از داده های سنجش ازدور و سنجه های سیمای سرزمین است.در این پژوهش، به منظور تهیه نقشه های شهر از تصاویر سنجنده های ...
بیشتر
فضاهای سبز شهری به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهری، اثرات و خدمات اکولوژیکی بسیاری را به شهرها ارائه می دهند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی و تحلیل کمّی تغییرات فضای سبز شهری در شهر خرم آباد با استفاده از داده های سنجش ازدور و سنجه های سیمای سرزمین است.در این پژوهش، به منظور تهیه نقشه های شهر از تصاویر سنجنده های +TM ، ETM و OLI ماهواره های لندست 5، 7و 8 به ترتیب متعلق به سال های 1987، 2003 و 2019 استفاده شد. پس از انجام پیش پردازش های لازم، طبقه بندی تصاویر به روش حداکثر احتمال در محیط نرم افزار ENVI انجام گرفت. به کمک سنجه های منتخب سیمای سرزمین شامل مساحت طبقه (CA)، تعداد لکه (NP)، درصد پوشش (PLAND) و متوسط نزدیکترین فاصله همسایگی (ENN-MN)، تجزیه و تحلیل ترکیب و توزیع فضای سبز در سطح مناطق سه گانه شهر خرم آباد انجام شد. نتایج نشان داد که فضاهای سبز به میزان قابل توجهی چه از لحاظ تعداد لکه و چه از لحاظ مساحت روند کاهشی را داشته اند به طوری که از 703/8 هکتار در سال 1987به میزان 629/88 هکتار در سال 2019 رسیده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی سنجه های سیمای سرزمین برای ارزیابی ترکیب و توزیع لکه های سبز بیانگر عدم توزیع یکنواخت در سطح شهر بوده، به طوری که محدوده ی منطقه یک و سه شهر خرم آباد به لحاظ ترکیب و توزیع لکه های سبز در وضعیت نامناسبی قرار دارند. همچنین یافتهها گویای آن است که شهر خرمآباد در زمینه پراکنش متعادل فضاهای شهری دچار کمبودهایی بوده و توزیع فضایی آنها دارای شرایط مطلوب نیست. بنابراین باید از طریق ایجاد پیوستگی بین مناطق دارای لکه های سبز گسسته و با مساحت کم، در راستای بهبود وضعیت این مناطق، برنامه ریزی لازم صورت گیرد. یافته های این تحقیق بر لزوم توجه بیشتر به مدیریت پایدار سیمای فضای سبز شهری خرم آباد و جلوگیری از تخریب آن در این شهر تأکید دارد.
استخراج، پردازش، تولید و نمایش داده های جغرافیایی
فاطمه احمدی؛ یاسر ابراهیمیان قاجاری؛ عباس کیانی
چکیده
گسترش شهرها یک فرآیند پویاست و بهروزرسانی نقشههای شهری بهمنظور ارائه خدمات بسیار مهم است. دادههای سنجشازدوری منبع قدرتمندی برای استخراج مناطق ساختهشده میباشند؛ یکی از دادههایی که میتواند پویایی مناطق شهری را تشخیص دهد دادههای نور شب است. ازآنجاییکه مناطق شهری در هنگام شب توسط نورهای مصنوعی موجود در منازل و خیابانها ...
بیشتر
گسترش شهرها یک فرآیند پویاست و بهروزرسانی نقشههای شهری بهمنظور ارائه خدمات بسیار مهم است. دادههای سنجشازدوری منبع قدرتمندی برای استخراج مناطق ساختهشده میباشند؛ یکی از دادههایی که میتواند پویایی مناطق شهری را تشخیص دهد دادههای نور شب است. ازآنجاییکه مناطق شهری در هنگام شب توسط نورهای مصنوعی موجود در منازل و خیابانها روشن میشوند، درنتیجه بهخوبی از پسزمینه متمایز خواهند شد. ازاینروی مطالعه حاضر در تلاش است رشد و گسترش مناطق شهری را با استفاده از نمونههای آموزشی با کیفیت و اتوماتیک از روی ترکیبی از تصاویر نور شب و اپتیک، در یک بازه 24 ساله با دقت بالایی شناسایی و استخراج کند. دراینراستا برای تولید نمونههای آموزشی با کیفیت، شاخص نور شب تحت عنوان [1]VTNUI توسعه داده شده است که با ترکیب ویژگیهای مختلف بدست آمده از تصاویر لندست و نور شب در محدودههای شهری و در نظر گرفتن روابط بین مناطق، پدیده اشباع[2] و شکوفایی[3] تصاویر نور شب در محدوده شهری را کاهش داد. سپس با بررسی حد آستانههای خودکار بر روی شاخص توسعه داده شده نمونههای آموزشی با کیفیت تولید شد تا طبقهبندی دقیقتری از مناطق شهری ارائه شود. ازاینروی ابتدا از نمونههای آموزشی اولیه به دست آمده با استفاده از حد آستانه خودکار بر روی تصاویر نور شب طبقهبندی اولیه صورت پذیرفت سپس نمونهها با اعمال حد آستانه خودکار بر روی شاخص معرفی شده پالایش شدند و طبقهبندی نهایی صورت گرفت. درنهایت بر اساس تحلیل سری زمانی، روند رشد منطقه بررسی شده است. به منظور بررسی اثربخشی روش پیشنهادی، دو منطقه دارای اقلیم متفاوت انتخاب شد و بررسیهای مختلف بصری و کمی برای ارزیابی صورت پذیرفت. نتایج طبقهبندی نهایی برای بابل و کرمان به ترتیب با میانگین ضریب کاپا 0/93 و 0/74 و میانگین دقت کلی 97/76 و 87/63 برای تمام سالهای مورد بررسی به دست آمده است. [1] vegetation and Temperature -NTL urban index[2] saturation[3] blooming
ایلیا لعلی نیت؛ موسی کمانرودی کجوری؛ تاج الدین کرمی
چکیده
تجزیه و تحلیل پیکربندی فضایی و پویایی رشد شهری از موضوعات مهم در مطالعات شهری معاصر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برونشهری کلانشهر تهران به ایونکی پرداخته شد. به این منظور، ابتدا با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشههای کاربری اراضی برای سالهای 1364، 1379، 1390 و 1399 با ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل پیکربندی فضایی و پویایی رشد شهری از موضوعات مهم در مطالعات شهری معاصر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برونشهری کلانشهر تهران به ایونکی پرداخته شد. به این منظور، ابتدا با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشههای کاربری اراضی برای سالهای 1364، 1379، 1390 و 1399 با استفاده از مدل نظارتشده FUZZY ARTMAP استخراج گردید و سپس با بهرهگیری از LCM تغییرات مربوط به کاربریها - کم زیادشدن مساحت کاربری اراضی - و همچنین با استفاده از توابع ریاضی 7 جملهای الگوی تغییر سایر کاربریها به نفع کاربری ساختهشده استخراج شد و درنهایت با استفاده از مدل سلولهای خودکار و زنجیرههای مارکوف به پیشبینی گسترش شهری در این منطقه برای سال 1410 پرداخته شد. نتایج حاصل نشان داد که در دوره 35ساله حدود 30495 هکتار به وسعت اراضی ساختهشده افزوده شده است که الگوی گسترش شهری در این منطقه کاملاً بر الگوی شبکههای ارتباطی موجود منطبق و جهتی شمال غربی به جنوبشرقی دارد. همچنین نتایج طبقهبندی تصاویر ماهوارهای و پیشبینی پوشش اراضی نیز نشان داد که در محور شهری تهران - ایوانکی با توجه به روند رشد شهری منطقه در سال 1410 مساحت ارضی ساختهشده به بیش از 50 هزار هکتار خواهد رسید. مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین بهویژه رشد شهر بهمنظور حفظ محیطزیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است.
حمیدرضا دسترنج؛ فرخ توکلی؛ علی سلطانپور
چکیده
بحران خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی حدود نیم میلیون هکتار به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، با توجه به تبعات آن، تبدیل به یک مسئله ملی شده است. بررسی تغییرات سطح و حجم آب دریاچه ها به منظور حفاظت آن ها در سال های اخیر در بین کشورها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای Landsat در دوره 40 ساله مساحت دریاچه ...
بیشتر
بحران خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی حدود نیم میلیون هکتار به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، با توجه به تبعات آن، تبدیل به یک مسئله ملی شده است. بررسی تغییرات سطح و حجم آب دریاچه ها به منظور حفاظت آن ها در سال های اخیر در بین کشورها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای Landsat در دوره 40 ساله مساحت دریاچه ارومیه و تغییرات آن بدست آمد. همچنین بااستفاده از دادههای ماهوارههای ارتفاع سنجی Envisat وSaral تراز آب دریا چه در مقطع زمانی سالهای 2015-2002 استخراج و نهایت تغییرات حجم آب دریاچه بدست آمد. نتایج گرفته شده با نتایج حاصل از داده های زمینی مقایسه شد که جواب ها همخوانی داشتند.
نتایج حاکی ازآن است که مساحت دریاچه ارومیه از 5366 کیلومترمربع در سال 1976 به 633 کیلومترمربع درسال 2015 رسیده،یعنی حدودیک هشتم شده است و باافزایش درسال 2016 به 2383 کیلومترمربع رسیده است. تراز آب دریاچه نیزاز سال 2002 تا 2015 حدود 4 مترکاهش و درسال2016 به میزان 5/0 مترافزایش یافته است. ازسال 2002 تا 2015 حجم آب دریاچه ارومیه به میزان 7/9 میلیارد مترمکعب کاهش یافته و درسال 2016، 2/1 میلیاردمترمکعب به آن افزوده شده است. ورودی آب به دریاچه در سال آبی 94-93 نسبت به 75-74 تقریباً یک پنجم شده و در عین حال برداشت آب های زیرزمینی افزایش یافته است. همچنین با بررسی چاه های پیزومتری حوضه دریاچه ارومیه، سطح آب زیرزمینی از سال 81 تا 94 به میزان 6/1 متر کاهش یافته است. با توجه به نتایج حاصله علت اصلی کاهش آب دریاچه، برداشت آب های سطحی و زیرزمینی می باشد، لذا علاوه بر جلوگیری از برداشت بی رویه آب، اصلاح در روش کشاورزی و نوع محصولات آن ضروری است.
سینا صابر ماهانی؛ محمدرضا سپهوند
چکیده
در این مقاله تشکیل ابر زلزله بهعنوان پیشنشانگری که تاکنون کمتر شناختهشده و همچنین پیشنشانگر تغییرات دمایی، در زلزله محمدآباد ریگان بررسیشده است. در هنگام افزایش تنش در منطقه شکستگیهای اولیه ایجادشده و با بالا رفتن دما شاهد تبخیر آبهای موجود در شکستگیهای بین سنگ خواهیم بود. در صورت وجود شرایط جوّی مناسب –برای ...
بیشتر
در این مقاله تشکیل ابر زلزله بهعنوان پیشنشانگری که تاکنون کمتر شناختهشده و همچنین پیشنشانگر تغییرات دمایی، در زلزله محمدآباد ریگان بررسیشده است. در هنگام افزایش تنش در منطقه شکستگیهای اولیه ایجادشده و با بالا رفتن دما شاهد تبخیر آبهای موجود در شکستگیهای بین سنگ خواهیم بود. در صورت وجود شرایط جوّی مناسب –برای مثال؛ یک روز سرد- این بخارها میتوانند به ابر تبدیل شوند. از آنجایی که منبع تولید این ابر ساکن است، لذا با وجود باد، موقعیت این ابر ثابت میماند و همین مسئله راه شناسایی ابرهای زلزله است. در بخش اول تصاویر پانکروماتیک زلزله ریگان از 62 روز قبل از زمینلرزه دریافت شدند، پس از دریافت تصاویر پانکروماتیک، زمین مرجع نمودن تصاویر خام ماهوارهای انجام شد. مشاهدات نشان دادند که راستای ابر زلزله از 10 روز مانده به زمینلرزه (17 ژانویه) قابل شناسایی بود. در این تصاویر ابر زمینلرزه بهصورت رقومی استخراجشده و این نتایج بر روی تصویر توپوگرافی منطقه موردمطالعه قرار داده شد. در بخش دوم، محتوای دمایی باندهای حرارتی (باندهای 31 و 32) تصاویر ماهوارهMODIS استخراج شد و سری زمانی دمای سطح زمین تشکیل داده شد. سپس تأثیر عوامل جوی از سری زمانی کاسته شد و در مرحله بعد پالایه موجک بر این سری زمانی اعمال شد. با اعمال آزمون انحراف معیار از سری زمانی پالایه شده، وجود بیهنجاری دمایی 2 روز مانده به زمینلرزه آشکار گردید. همچنین در بخش دیگری از مقاله با رنگی کردن تصاویر ماهوارهای و تشکیل یک سری زمانی از این دادهها راستای گسل مسبب زمینلرزه مشخص شد. نهایتاً با مقایسه روند ابر زمینلرزه با سازوکار کانونی و راستای ناحیه افزایش دما یافته، هماهنگی بالایی بین آنها مشاهده شد. با این مقایسه میتوان تشکیل ابر زلزله مورد بررسی را به زمینلرزه ریگان نسبت داد. همچنین ناحیه افزایش دمایی را میتوان با احتمال زیاد به رویداد زمینلرزه منتسب نمود.
صالح آرخی
چکیده
براثرفعالیتهای انسانی وپدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. ازاینروبرای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی ازضروریات محسوب میشود. تحقیق حاضرباهدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه آبدانان درطی دوره زمانی25ساله انجام شد.برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1364، 1379 و 1389 سنجنده ...
بیشتر
براثرفعالیتهای انسانی وپدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. ازاینروبرای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی ازضروریات محسوب میشود. تحقیق حاضرباهدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه آبدانان درطی دوره زمانی25ساله انجام شد.برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1364، 1379 و 1389 سنجنده TM، ETM+ و TMماهواره لندست استفاده شده وپس ازانجام تصحیحات موردنیاز درمرحله پیشپردازش،باطبقهبندی شیءگراتصاویردرمحیط نرمافزار Idrisi Selvi، نقشه آشکارسازی تغییرات تهیه شده ونتایج نهایی ارائه شده است. نتایج حاصله نشان میدهد در فاصله سالهای 1364 تا 1389، شاهد روند کاهشی اراضی با پوشش مرتعی متوسط و خوب هستیم که بیانگر روند کلی تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط و خوب توسط کاربریهای مرتع فقیر و اراضی بایر هستیم. ضرایب ارزیابی صحت استخراج شده (دقت کل و ضریب کاپا به ترتیب 95% و 94/0)،نشاندهنده دقت بالای این روش طبقهبندی است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود که روش طبقه بندی شیءگرا در تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی و همچنین آشکارسازی تغییرات مورد استفاده قرار گیرد.
محمد نصرالهی؛ مریم ممبنی؛ سارا ولی زاده؛ حسن خسروی
چکیده
ارتباط میزان تغییرات کاربری اراضی با نوسانات سفره آب زیرزمینی یکی از روشهای مستقیم تأثیرات کاربری بر وضعیت هیدرولوژیکی هر منطقهای است که میتواند مدیران را در مدیریت بهینه منابع طبیعی یاری دهد. در این تحقیق به منظور بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر میزان افت آب زیر زمینی دشت گیلانغرب، از تصاویر ماهوارهای سنجندههایMSS، ...
بیشتر
ارتباط میزان تغییرات کاربری اراضی با نوسانات سفره آب زیرزمینی یکی از روشهای مستقیم تأثیرات کاربری بر وضعیت هیدرولوژیکی هر منطقهای است که میتواند مدیران را در مدیریت بهینه منابع طبیعی یاری دهد. در این تحقیق به منظور بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر میزان افت آب زیر زمینی دشت گیلانغرب، از تصاویر ماهوارهای سنجندههایMSS، TM و ETM برای سالهای 1364، 1379 و 1389 استفاده گردید. پس از پردازش و تحلیل تصاویر، کاربریهای منطقه در پنج طبقة جنگل، مرتع، کشاورزی دیمی و بایر، کشاورزی آبی و مناطق مسکونی طبقهبندی گردیدند. برای بررسی خیزش و افت سفره منطقه نیز از آمار کمی چاههای پیزومتری موجود در دشت طی دوره 89-1378 استفاده گردید و لایههای بدست آمده نیز طبقهبندی شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که کاربری مرتعی با وسعت بیشتر از 50 درصد بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است به طوریکه در سال 1364، 81/61 درصد (9927 هکتار) و در سال 1379، 15/67 درصد(10782 هکتار) از منطقه را تشکیل داده است. در دوره 1379 تا 1389 کاربری مذکور با کاهش مساحت مواجه بوده به طوریکه در سال 1389، 23/50 درصد از مساحت (8066 هکتار) منطقه را پوشش داده است. بررسی کاربری کشاورزی دیمی و بایر نیز نشان داد که طی دوره 1364 تا 1379 با کاهش مساحتی معادل 84/0(130 هکتار) درصد روبرو بوده است اما این تغییرات در دوره 1379 تا 1389 بصورت افزایشی بوده بطوریکه طبق محاسبات انجام شده این افزایش مساحت 1429 هکتار(9/8 درصد) از منطقه را شامل شده است. بررسی میزان افت آب زیرزمینی نشان داد که با جایگزینی طبقه کاربری مرتعی با طبقات کشاورزی آبی و کشاورزی دیم و بایر بر میزان افت آب زیرزمینی افزوده شده است. این تغییرات موجب گردیده است که در سال 1389، 93/83 درصد از منطقه افت آب بیشتر از 50 سانتیمتر در سال را داشته به طوریکه مساحت این منطقه در سال 1379، 85/43درصد از منطقه بوده است. بدون شک مداخلات انسانی از مهمترین عوامل تخریب در منطقه مذکور میباشد.
واحد کیانی؛ جهانگیر فقهی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ افشین علیزاده شعبانی
دوره 22، شماره 87 ، آبان 1392، ، صفحه 29-31
چکیده
دادههای سنجش از دور چند طیفی منبع اطلاعات مهمی برای تشخیص تغییرات سطحی میباشند، به طوری که امروزه تصاویر سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات در جهت مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی هستند؛ لذا هدف این پژوهش آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری منطقه طالقان در فاصله زمانی 1366 تا 1386 هجری شمسی با استفاده از سنجش از دور بوده است. ...
بیشتر
دادههای سنجش از دور چند طیفی منبع اطلاعات مهمی برای تشخیص تغییرات سطحی میباشند، به طوری که امروزه تصاویر سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات در جهت مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی هستند؛ لذا هدف این پژوهش آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری منطقه طالقان در فاصله زمانی 1366 تا 1386 هجری شمسی با استفاده از سنجش از دور بوده است. منطقه طالقان یکی از شهرستانهای تابعه استان البرز(کرج) بوده که تقریباً در محدوده حوزه آبخیز طالقان قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که وسعت کاربری باغ 28/2 درصد افزایش داشته است درحالی که اراضی کشاورزی با روند کاهشی 05/15درصدی روبرو بودهاند. از طرف دیگر وسعت زمینهای مرتعی 25/16 درصد کاهش و وسعت اراضی فاقد پوشش 08/28 درصد افزایش یافته است. مهمترین تغییر، احداث سد مخزنی طالقان در سال 1380 بوده است که موجب گردید بیش از 1100 هکتار از مرغوبترین اراضی منطقه به زیر آب برود. از نظر بومشناسی چون وسعت اراضی فاقد پوشش افزایش یافته و وسعت اراضی مرتعی کاهش یافته است، میتوان گفت که وضعیت پوشش گیاهی رو به تخریب است. بنابراین به منظور احیای اراضی فاقد پوشش پیشنهاد میشود طرحهای مرتعداری اجرا گردد و از تغییرات بدون برنامهریزی اجتناب گردد.
علی شجاعیان
دوره 22، شماره 86 ، خرداد 1392، ، صفحه 55-62
چکیده
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شامل کاربرد مجموعه دادههای چند زمانه به منظور مشخص نمودن مناطقی است که کاربری و پوشش زمینی آنها در تاریخهای مختلف تصویربرداری تغییراتی داشتهاند. از روشهای نوین در این زمینه بکارگیری سنجش از دور بعنوان ابزاری تکرارپذیر، مقرون به صرفه و در دسترس است. به همین منظور به بررسی تغییرات کاربری اراضی ...
بیشتر
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شامل کاربرد مجموعه دادههای چند زمانه به منظور مشخص نمودن مناطقی است که کاربری و پوشش زمینی آنها در تاریخهای مختلف تصویربرداری تغییراتی داشتهاند. از روشهای نوین در این زمینه بکارگیری سنجش از دور بعنوان ابزاری تکرارپذیر، مقرون به صرفه و در دسترس است. به همین منظور به بررسی تغییرات کاربری اراضی منطقه دزفول با استفاده از دادههای دور سنجی، بین سالهای 2010-2002 و با نگاه ویژه به تغییرات اراضی کشاورزی، اقدام شد. تصاویر مورد استفاده در این تحقیق، مربوط به ماهواره لندست و سنجنده ETM آن میباشد که پس از عملیات پیش پردازش در کلاسهای نه گانه همنام کاربری دستهبندی شده و به هر کاربری کدی تک رقمی از 1 تا 9 اختصاص یافت. سپس مدلی با عنوان ماتریس ضرب کاربریها (Landuse Multiplication Materix) بکار گرفته شد. در ماتریس مذکور و با استفاده از درایههای آن که حاصل ضرب نقشهی طبقهبندی کاربری زمان دورتر در عدد 10 و حاصل جمع آن با نقشهی طبقهبندی کاربری زمان جدیدتر متفاوت است، میزان تبدیل کاربریهای مختلف به یکدیگر مشخص میشود. به عبارت دیگر به لحاظ پیچیدگیهای خاص منطقه از نظر تبدیل کاربریهای مختلف به یکدیگر، مشاهده شد که بر خلاف اینکه در بعضی از نقاط تبدیل کاربریها به سود کشاورزی بوده است ولی در مجموع مساحت زمینهای زراعی آبی در حال کاهش است. در این میان بیشترین کاهش زمینهای کشاورزی با 3857 هکتار به نفع زمینهای بایر بوده است. در رتبه بعد کاربری مسیل با افزایش 2283 هکتاری قرار دارد.
شهاب الدین شرافتی؛ منوچهر معصومی
دوره 21، شماره 84 ، اسفند 1391، ، صفحه 145-156
چکیده
عوامل زیادی همچون رشد گیاهان ، افتادن درختان، رانش و فرونشست زمین و سیلاب ها می توانند سبب آسیب رسانی به خطوط انتقال نیرو (برق) شوند. در نتیجه جهت شناسایی نقاط در معرض خطر، روش های گوناگونی به کار گرفته می شود. مانند بازرسی های زمینی، فتوگرامتری هوایی و لیدارکه زمانبری و هزینه ی زیاد، از جمله ویژگی های آنهاست. ازسوی دیگر، پیشرفت فنآوری ...
بیشتر
عوامل زیادی همچون رشد گیاهان ، افتادن درختان، رانش و فرونشست زمین و سیلاب ها می توانند سبب آسیب رسانی به خطوط انتقال نیرو (برق) شوند. در نتیجه جهت شناسایی نقاط در معرض خطر، روش های گوناگونی به کار گرفته می شود. مانند بازرسی های زمینی، فتوگرامتری هوایی و لیدارکه زمانبری و هزینه ی زیاد، از جمله ویژگی های آنهاست. ازسوی دیگر، پیشرفت فنآوری سنجش از دور در سال های اخیر،جایگزین مناسبی را برای پردازش های مکانی، پیشرو نهاده است. در این پژوهش ابتدا توانایی تصاویر سنجنده ی IRS-P5 در استخراج خودکار دکل های انتقال برق بررسی شده است. این سنجنده تنها در یک باند و با تفکیک پذیری مکانی 5/2 متر تصویربرداری می کند. در نتیجه توانایی این سنجنده جهت استخراج عوارض کوچک،نسبت به سنجنده هایی چون GeoEyeIو WorldviewII که در چند محدوده ی طیفی تصویربرداری می کنند و دارای تفکیک پذیری مکانی حدود 5/0 متر در باند پانکروماتیک هستند، کمتر است. در تصاویر سنجنده یP5، برخلاف GeoEyeI، دکل و سایه ی آن به صورت جداگانه تفکیک پذیر نیستند. بلکه هر دو به صورت یک لکه ی تیره دیده می شوند که این موضوع شناسایی دکل را دشوار می کند. در این پژوهش از شروط متعددی جهت استخراج دکل ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد با استفاده از تصاویر سنجنده P5 و اعمال پردازش های مناسب، می توان خطوط انتقال نیرو را با دقت خوبی در مناطق همگن تشخیص داد. البته دقت روش پیشنهادی این پژوهش در مناطق دارای نویز زیاد و نیز مناطقی که تغییرات درجات خاکستری تصویر زیاد است و عوارض شبیه دکل به وفور دیده می شود، کاهش می یابد. در این پژوهش همچنین جهت بررسی امکان استفاده از اختلاف ارتفاع نقاط بالا و پایین دکل در شناسایی آن، زوج تصویر سنجنده هایP5 وWorldviewI، به کارگرفته شده اند. نتایج نشان می دهد بر خلاف زوج تصویر سنجنده ی P5 که در آن به دلیل تفکیک پذیری مکانی نسبتاً پایین، امکان تناظریابی نقاط بالا و پایین دکل ها در دو تصویر وجود ندارد و درنتیجه نمی توان ارتفاع دکل را اندازه گرفت، در تصاویر سنجنده ی WorldviewI می توان از ویژگی اختلاف ارتفاع دکل در تمایز این عارضه از عوارض سطحی مشابه (مانند لکه های تیره سطحی)، استفاده کرد. البته، حتی در تصاویر دارای تفکیک پذیری مکانی بالا نیز تناظریابی دکل ها در زوج تصویر، دشوار و نیازمند به کارگیری پردازش های مناسب است.