استخراج، پردازش، تولید و نمایش داده های جغرافیایی
مریم کوهانی؛ عباس کیانی؛ یاسر ابراهیمیان قاجاری
چکیده
پوششگیاهی نقش مؤثری بر روی محیطزیست داشته و با بررسی روند تغییرات آن میتوان گام مهمی در جهت برنامهریزی صحیح و مدیریت اصولی برداشت. در این راستا، تصاویر سری زمانی میتواند ابزار بسیار مفیدی در زمینهی مطالعات محیطی مرتبط با تغییرات پوششگیاهی و کشف ناهنجاری باشد. در پژوهش حاضر تغییرات زمانی بلندمدت پوششگیاهی شهرستان چالوس ...
بیشتر
پوششگیاهی نقش مؤثری بر روی محیطزیست داشته و با بررسی روند تغییرات آن میتوان گام مهمی در جهت برنامهریزی صحیح و مدیریت اصولی برداشت. در این راستا، تصاویر سری زمانی میتواند ابزار بسیار مفیدی در زمینهی مطالعات محیطی مرتبط با تغییرات پوششگیاهی و کشف ناهنجاری باشد. در پژوهش حاضر تغییرات زمانی بلندمدت پوششگیاهی شهرستان چالوس با استفاده از دادههای ماهوارهای لندست 7،5 و 8 در طی سالهای 1986 تا 2021 بررسی و ارزیابی شد. در راستای تحقق این هدف، 36 تصویر سری زمانی شاخص EVI بهکار گرفته شد. با توجه به وسعت منطقه و غیریکنواخت بودن تغییرات، با انتخاب چند موقعیت مکانی از منطقه موردمطالعه بهعنوان نقاط مهم بررسیها صورت گرفت. نقشه تغییرات و روند تغییرات بهدستآمده از این تحقیق حاکی از کاهش و رشد پوششگیاهی، بسته به شرایط زمانی و مکانی بوده است. در برخی از مناطق ساحلی پوششگیاهی بهمرور زمان روند کاهشی داشته که تبدیل به شهرک و مناطق تجاری شده است و در برخی دیگر از نقاط شمالی، مناطقی که از پوششگیاهی ضعیفی برخوردار بودند در طی این سالها تبدیل به مزارع و زمینهای کشاورزی شدهاند. پوششگیاهی در برخی مناطق کوهستانی بهعلت فاصله از مناطق مرطوب و با کاهش بارندگی روند کاهشی داشته است. درعین حال براساس تحلیل سری زمانی در این بازه زمانی 36 ساله روند کاهش پوششگیاهی برای دو سال نسبت به سایر سالها از شدت بیشتری برخوردار بوده، بهگونهای که نمودارهای آنومالی آن دارای افت زیاد و کاهش چشمگیر پوششگیاهی نسبت به وضعیت نرمال هستند. نتایج تحقیق نشان داد که معیار آنومالی بهخوبی قادر است تغییرات سالانه بین پوششگیاهی و همچنین خشکسالیهای احتمالی رخداده را به نمایش بگذارد. همچنین برای بهرهگیری بهتر از این معیار، بهکارگیری معیار آنومالی نسبت به میانگین کلی با تمایز بالایی موفق به کشف ناهنجاری پوششگیاهی در این منطقه شد و درک بهتری از سیر روند تغییرات ارائه داد.
مریم ممبنی؛ حمیدرضا عسگری
چکیده
پایش و مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. تغییرات در پوشش زمین که در سطوح مختلف فضایی و در دورههای زمانی متفاوت رخ میدهد، بیانگر تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین میباشد.در این راستا نقشههایکاربری/ پوشش زمین از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب ...
بیشتر
پایش و مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. تغییرات در پوشش زمین که در سطوح مختلف فضایی و در دورههای زمانی متفاوت رخ میدهد، بیانگر تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین میباشد.در این راستا نقشههایکاربری/ پوشش زمین از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب میشوند. درمطالعه حاضر،تغییراتپوششاراضیطی 26 سالگذشتهو بررسیامکانپیشبینی آن در آینده با استفاده از مدل زنجیرة مارکوف منطقهشوشتر مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق، تصاویر سنجندههای TM لندست 4، 5 و OLI لندست 8 به ترتیب برای سالهای 1989، 2000 و 2015 و همچنین نقشههایتوپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به چهار طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی دیم، اراضی مسکونی، و اراضی کشاورزی آبی طبقهبندی شدند. بنابر نتایج، کشاورزی آبی پویاترین کاربری موجود در منطقه بوده که وسعت این اراضی طی 1989 تا 2015 روندی صعودی را در پی داشته است، بهطوری که مقدار 4337 هکتار (7/12 درصد) به این اراضی افزوده شده است. روند تغییرات کاربری مرتع نیز طی 1989 تا 2015 روندی نزولی بوده که موجب کاهش99/59160هکتار از این طبقه شده است. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات در سال 2030 به گونهای است که در صورت ادامه روند موجود در منطقه 33/20 درصد به طبقه کاربری اراضی آبی افزوده خواهد شد، به طوری که در سال 2030 کاربری کشاورزیآبی 95/60 درصد از مساحت منطقه را شامل میشود. در کاربریهای مرتع و اراضی دیم به ترتیب 12/21 و 21/0درصد از مساحت تشکیلدهنده هر کاربری کاسته شده است و به مساحت کاربری مسکونی افزوده شده است. نقشهپیش بینیحاصلهازمدلزنجیرهمارکوفبرایارائهدیدیکلیبهمنظورمدیریتبهترمنابعطبیعیبسیارحائزاهمیتاست.
سید حجت موسوی؛ ابوالفضل رنجبر؛ مهدی، حاصلی
چکیده
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت ...
بیشتر
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیتهای انسانی انجام میگیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامهریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضهی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت مسائل زیست محیطی از قبیل فشار انسان بر زمین بدون لحاظ نمودن ظرفیت تحمل، و بررسی روند تغییرات مساحتی کاربریها در جهت شناخت مناطق دارای تنش محیطی میباشد. در این راستا از دادههای تصاویر ماهوارهای لندست، سنجندههای MSS (1976)، TM (1990)، ETM+ (2000 و 2006) و OLI (2014)؛ و تکنیکهای دورسنجی نظیر طبقهبندی نظارتی و ارزیابی دقت پس از طبقهبندی برای شناسایی نوع کاربریها، و اعمال توابع تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و تفاضل تصاویر برای پایش تغییرات استفاده شده است. نتایج طبقهبندی حاکی از بارزسازی هفت نوع کاربری شامل اراضی شهری، زراعی، بایر، صخرهای، مرتعی، جلگه رسی و کویر میباشد که سال 2014 با مقادیر ضریب کاپا 18/82 درصد و دقت کل 76/0 بالاترین دقت را دارد. نتایج روندیابی تغییرات کاربریها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی مرتعی (65/5%)، صخرهای (52/2%)، بایر (63/3%) و کشاورزی (04/1%)، و سیر نزولی مساحت اراضی شهری (33/4%)، جلگه رسی (89/6%) و کویر (03/6%) میباشد. از منظر توابع تحلیل مؤلفه مبنا و تسلدکپ، به ترتیب 748/1% (4912/306 کیلومترمربع) و 989/3% (961/699 کیلومترمربع) از سطح منطقه مطالعاتی با تغییرات افزایشی کاربری روبرو بوده، و در مجموع روند کلی تغییرات طبقات افزایشی، صعودی است.بیشترین تغییرات کاربری از نوع مخرب و ویرانگر بوده و از لحاظ فضایی منطبق بر محدوده اطراف مراکز تجمع انسانی مانند شهرهای ابرکوه و مهردشت میباشد.بدیهی است که در اثر تداوم این روند، حوضه ابرکوه در آیندهای نزدیک، تبدیل به یک اکوسیستم غیرفعال مرده میگردد که فاقد هر گونه پتانسیل تولید اکولوژیک و بیولوژیک است.