محسن پورخسروانی؛ سیده الهام موسوی
چکیده
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم و ویرانی جوامع انسانی میانجامد بر مکان گزینی نامناسب نواحی و رشد بیبرنامه منطبق میباشد. رشد بیرویه شهرها و خزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به شناخت شرایط ژئومورفیک منطقه، مخاطرات محیطی و برنامهریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار ...
بیشتر
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم و ویرانی جوامع انسانی میانجامد بر مکان گزینی نامناسب نواحی و رشد بیبرنامه منطبق میباشد. رشد بیرویه شهرها و خزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به شناخت شرایط ژئومورفیک منطقه، مخاطرات محیطی و برنامهریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار توسعه شهرها را میطلبد. در این تحقیق با مطالعه فرآیندهای ژئومورفولوژیک و مخاطرات محیطی در محدوده مورد مطالعهو با استفاده از مدلهای SAW،Dematel وAHP سعی شده است که فرصتها و محدودیتهای موجود در جهات مختلف توسعه شهرهای دالکی- وحدتیه مشخص و در نهایت مناسبترین محور برای توسعه آینده شهر تعیین شود. هر چند دو مدل Dematel و AHP هر دو به مقایسه زوجی هر عنصر نسبت به سایر ﭘارامترها میﭘردازد، اما مدلAHP به دلیل مقایسه وزن طبقات هر معیار بر اساس ترجیح یک طبقه نسبت به تمام طبقات آن معیار، آن هم بدون تأثیرگذاری و یا تأثیرپذیری نتایج بهتری را ارائه میدهد. همچنین مدل SAW نیز با تعیین مستقیم اوازن نتایجی را پیشنهاد مینماید. از اینرو با توجه به تضاد نتایج نهایی وزن دهی ﭘارامترها؛ در این نوشتار به ادغام اوازن با استفاده از روش میانگین رتبهها ﭘرداخته شد. مطابق با این روش ﭘارامتر مواد مادری با میانگین رتبه33/1 ارجحترین ﭘارامتر و شیب و سطوح اراضی با میانگین رتبه 76/3 دارای کمترین ارجحیت در وزن دهی عوامل میباشد. مطابق با این بررسیها اراضی جنوب شرق، شمال، شمال شرق و دامنههای شرقی مناسبترین جهات برای توسعه فیزیکی دو شهر دالکی و وحدتیه میباشد.